نقش آموزش و بهسازی منابع انسانی در سازمانها
روند مستمر و مداوم تغییر و تحول در شئون مختلف حیات اجتماعی و پیشرفتهای شگرف و عمیق علوم و فنون گوناگون در جامعه موجبات تحول و تغییر ساختارهای سازمانی را از اشكال سنتی بسوی ساختارهای پیچیده تر و تخصصی تر فراهم آورده است چنانكه می توان گفت تغییر شتابنده، مهمترین خصیصه قرن حاضر است كه سازمانها موسسات بعنوان پدیدهای جدا ناشدنی از خویش با آن روبرو هست |
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
. بهسازی منابع انسانی در این زمینه راهبرد اصلی تلقی میشود. در محیط بسیار متغیر امروزی سرمایه انسانی، سرمایه ای گرسنگ و دارای نقش اساسی است و آموزش بعنوان تنها عامل ایجاد و توسعه آن « لاسلحه ای رقابتی » محسوب می شود. استفاده صحیح از این اسلحه و به تبع آن برنده شدن در رقابت، مستلزم توسعه شناخت، تحلیل، مقهوم سازی و طراحی و باز مهندسی مسترم و مستر قیانه است. نیروی انسانی امروزه بعنوان عامل استراتژیك مطرح است. دلیل این امر در یك سطح كلی. تغییراتی است كه با شتاب فزاینده حادث می شود و آموزش و بهسازی منابع انسانی اقدامی راهبردی است كه در سطح فردی باعث ارزشمندی فد، در سطح سازمانی باعث بهبود و توسعه سازمان و در سطح ملی و حتی فرا ملی منجر به افزایش بهرهوری و نتایج بترتیب بعدی میشود، پس می توان گفت: در فلرنی آموزش منابع انسانی یكی از اقدامات زیر بنایی است كه منجر به كارآمدی سازمان میشود، و از طرف دیگر شناخت و تحلیل اثر بخش نیازهای آموزشی پیشنیاز یك سیستم آموزشی موفق است. تعیین نیازهای آموزشی اولین گام برنامه ریزی آموزشی كاركنان و در واقع نخسیتن عامل ایجاد تضمین اثر بخشی كاركرد آموزشی و بهسازی است كه اكر براستی انجام شود مبنای عینی تر باری برنامهریزی بعنوان نقشه اثر بخشی و تبعاً.
نتیجه اینكه تعیین نیازهای آموزشی نقطه آغاز هر نوع آموزشی است كه با توجه به نقش و تأثیری كه در اثر بخشی و نیز فراهم آوردن مبنایی برای ارزیابی و تصمیمگیری در زمینههای مختلف آموزشی دارد میتوان همسو با راملد ( 1987 ) گفت: « هیچ وظیفهای مهمتر از آن ( نیاز سنجی ) در فرآیند آموزش و بهسازی وجود ندارد».
بیان مسئله:
بدون تردید نیروی انسانی یا عامل انسانی شریفترین، مهمترین و با ارزشترین عامل بین عوامل و منابع تولید می باشد، این عامل به همراه و امكانات مادی به اطارف و خواستههای سازمانها كه ارایه بازده و محصولات با حداكثر كارآیی به مردم و جوامع بصورت كالاها و خدمات است، جنبه تحقیق میبخشد. عامل شغلی در سازمانها و دیگر مؤسسات كامل كلیه افراد و كاركنان شاغل در سازمان اعم از مدیران، متخصصین، كارشناسان، كارمندان و كارگران در ردهای مختلف شغلی می باشد.
امروزه رشد و تعالی سازمانها و مؤسسات در گرو و بكارگیری صحیح منابع انسانی است و انسانها در زمانهای خالص ایفاگر نقسها و وظایف گوناگونی می باشند.
بنابراین منابع انسانی سازمان اعم از مدیران، سرپرستان، كارشناسان و سایر كاركنان، منابع دیگر را تلفیق، تركیب و برای نیل به اهداف سازمان هماهنگ، یكپارچه و مجهز میكند.
سازمانها منهای منابع انسانی در واقع یعنی هیچ و هیچ ارزشی ندارند، انسان مهمترین سرتآ سازمان است، چنانچه عامل انسانی سازمان را حذف كنند، آنچه باقی میماند یعنی عوامل و امكانات چون ساختمانها، ماشین آلات، تجهیزات و ... كه به فوری خود قابل استفاده نمیباشد و پیشیزی ارزش ندارد، انسان است كه به آن روح میدهد و از آنه9ا در جهت ارتقاء بهبود تكامل زندگی خویش بهره میبرد، انسان بزرگترین و با ارزش ترین دارایی یك سازمان است كه هرگز در ترازنامهها و صورتهای سود و زیان شركتها و مؤسسات منعكس نمی شود در جایی كه سودآوری یازمان با انسان است و انسانها پشتوانه مطمئن مستحكم برای كسب موفقیت سازمانها هستند.