امام حسین (علیه السلام)
بنام خدا اگر بپذیریم كه در سراسر گیتی (جهان هستی با تمام وجوه و ابعادش كه مخلوق یك واجب الوجود است و برای این خلقت هدفی مشخص شده است و آن رسیدن به كمال است و درنهایت زندگی ابدی دربرابر خداوند متعال، پس از تفكر و تحقیق و تفحص زیاد با تعقل در می یابیم كه آن خدای باریتعالی برای رساندن این انسان به كمالات معنویه همراه با انجام عبادات ظاهریه كه وسیله |
دسته بندی | فقه و حقوق اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 480 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
حال، این حسین كیست كه عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است كه جانها همه پروانه اوست ؟
عقل و فطرت براین مسأله حكم می كنند كه حمد و ثنا مخصوص ذات اقدس حق است و درود بی منتهی برگزیده گان آن درگاه خصوصاً رسول مكرم اسلام و اولاد آدم ابوالبشر یعنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله و سلم.
دوران نوجوانی و جوانی را آنطور كه معلوم است و همه می گویند و گذشتگان هم گفته اند (مثل آیه ا.. جعفربن حسین شوشتری
رحمه ا..علیه) به غفلت گذرانده ومیگذرانند، این بنده ضعیف بخود گفتم تو بیا و از این گرانبهاترین سرمایه استفاده كن و دانه ای بكار كه پس از رشد كردن ریشه اش در زمین محكم و ساقه و شاخه و برگش بطرف آسمان مدت طولانی عرض اندام كند و آن دانه كاشتن نام حسین درقلوب بندگان خداست اگرچه همه بندگان برحسب فطرت موحدند و خدا را میپرستند واگر اهل بیت هم درمقابل آنها جلوه ای از خود نشان دهند تا آخر عمر سرمست و فدائی و عاشق و محب محمدو ال محمدند پس بهتر است از دیگران سبقت بگیرم و از این دوران عاشقی خود را ثابت كنم نه اینكه صبر كنم تا زمان پیری برسد و با خود زمزمه كنم كه ای مسافر بی زاد و راحله –بازخواهی ماند از قافله ببین چه كشته ای؟ هنگام درو نزدیك است.
حال این عشق من است، حسین من عزیز من حسین من حسین من حسین فاطمه (س)
خصوصیت محل آن حضرت بعداز ولاد
اول مجلس، بعد از تولد دستهای رسول خدا بوده، چنانكه مروی است كه حضرت در حجره ایستاده بودند منتظر ولادت آن جناب، پس چون متولد شد به هیئت سجده، ندا
كرد پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله) اسماء را كه پسر مرا بیاور، عرض كرد كه هنوز او را پاكیزه نكرده ایم، فرمودند: تو او را پاكیزه می كنی! خداوند او را پاك و پاكیزه كرده، پس آورد او را درحالتی كه پیچیده شده بود درپارچه ای كه از پشم بود، پس گرفت او را به دست خود، و نظر فرمود باو و گریست، و فرمود : «دشوار است برمن ای ابا عبدالله» و بعد از آن گاهی بردوش و گردن جبرئیل بود، و گاهی بردوش پیغمبر، یا برسینه و پشت آن سرور، و گاهی بردست او هنگامی كه بلند می فرمود او را كه دهانش را ببوسد و گاهی بلند می فرمود او را كه نشان اصحاب دهد و سفارش او را نماید و گاهی درحال سجود برپشت آن حضرت سوار می شد، و گاهی بردست امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود كه آن حضرت او را نگاه می داشت تا پیغمبر )صلی الله علیه و اله( جمیع اعضای او را میبوسید، و آخر محلش در دنیا درسینه پیغمبر خدا بود درحال احتضار، و آن سرور او را می بوسید و می فرمود : «یزید را با من چكاراست؟! خدا او را مبارك نكند»
احترامات خاصه متعلق به طعام آن حضرت
دراحترام خاصی كه به جهت طعام او بود كه از بهشت چندمورد به جهت آنجناب تحفه آوردند.
منجمله رطب و به وسیب بود بلكه هر طعامی كه به جهت پیغمبر وعلی و فاطمه و حسن)علیه السلام ازبهشت آوردند سبب عمده اش استدعای آنجناب بود یا به جهت اوبود.