تأثیر آموزش سبك حل مسئله بر میزان حرمت خود نوجوانان سنین 12 تا 13 ساله دارای مشكلات رفتاری ارتباطی
هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش حل مسئله بر میزان حرمت خود نوجوانان دارای مشكلات رفتاری ارتباطی سنین 12 تا 13 ساله (مقطع راهنمایی تحصیلی) بوده است ابزار مورد استفاده در این تحقیق آزمون حرمت خود كوپر اسمیت و پرسشنامه مشكلات رفتاری راتر بوده است از بین 68 دانش آموز 48 نفر كه نمرات آنها در پرسشنامه راتر 9 و بالاتر از 9 و در پرسشنامه حرمت خود پایین تر |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
در خلال نیم قرن گذشته حرمت خود[1] به عنوان یكی از سازه های اصلی شخصیت همواره مورد توجه روان شناسان بوده است. روزنبرگ2 (1979) بر این عقیده بود كه حرمت خود به معنای یك سازه كلی3، ارزشیابی فرد از خود را به منزله موجود انسانی شایسته و با ارزش نشان می دهد. برخی از محققان (تفردی و ساوان4، 2001) ابعاد اصلی تشكیل دهنده حرمت خود را در چهارچوب دو مولفه احترام5 و تمایل یا علاقهمندی6 قابل تمایز می دانند. این مولفان نشان دادهاند كه حرمت خود كلی7 در دو سطح صلاحیت خود8 و علاقه به خود9 قابل جداسازی است. صلاحیت خود نوعی تجربه شخصی ارزشمند است كه در آن فرد خود را عامل عمل احساس می كند. بنابراین، سطح صلاحیت خود می تواند دارای جهت گیری مثبت یا منفی باشد. علاقه به خود، به عنوان بعد دیگر حرمت خود نیز شرایط و عوامل تجربه مفیدی را برای فرد به عنوان یك موجود اجتماعی فراهم می آورد (نقل از نورالله محمدی، 1384).
بدون تردید یكی از دلایل اصلی توجه پژوهشگران به مفهوم حرمت خود، اثر بالقوه آن بر سلامت است. پژوهش هایی كه به مطالعه اثرات حرمت خود اختصاص یافته اند آشكار ساخته اند كه «حرمت خود آسیب دیده» تحمل شرایط دشواری كه افراد در زندگی روزمره خواه ناخواه با آن مواجه می شوند را غیرممكن می سازد و پیامدهای روانی و جسمانی زیان آوری را برای آنها به بار می آورد (تیلور و اسپینوال10، 1996) این شواهد نشان می دهند كه گستره وسیع پیامدهای فردی مواردی چون اضطراب و افسردگی (نقل از كاپلان11، 1996)، اختلال های جسمانی و روانی (اوگدن12، 1998). مشكلات رفتاری و ارتباطی (سلیمی، 1376) و پاسخ های نامطلوب و انحراف آمیز مانند استفاده از مواد مخدر، خرابكاری، تحریف واقعیت (به نقل از كاپلان، 1996) را در بر میگیرد. بیتردید چنین پیامدهایی میزان آسیب پذیری فرد را به طور فزاینده ای افزایش می دهد كه این نیز به نوبه خود برای نظام های بین فردی و اجتماعی عواقبی چون جدا افتادن فرد از ایفای نقش بهنجار را به دنبال دارد (كاپلان 1996، نقل از طاووسی، 1380).
كوپراسمیت[2] (1987) حرمت خود را به عنوان یك متغیر آستانه ای در نظر می گیرد، به این معنا كه حرمت خود پایین تاثیر بازدارنده ای بر پشتكار، اعتماد، و عملكرد تحصیلی (صدر السادات و اسفند آباد، 1380) می گذارد و عملكرد فرد را در قلمرو روانشناختی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دچار اختلال می كند و وی را وادار می سازد تا در جهت تغییر موقعیت خود یا سازش یافتگی با آن گام بردارد؛ سازش یافتگی كه می تواند موثر یا ناموثر باشد (دادستان، 1377).