ناكامی در به دست آوردن امنیت
سندرم انطباق عمومی تحقیقات ( هانس سلیه) چگونگی تأثیر استرس ( فشار روانی ) را برعمكرد غدد درون ریز و تأثیر مواد مترشحة غدد دورن ریز بر عملكردهای بدنی و رفتار آشكار ساخته است سلیه (1945م ) نشان داد كه تحت استرس یك نشانگان انطباق عمومی (General Adaptation Syndrome ) پدید میآید هورمونهای قشر غدد فوق كلیه ( Adreal Gland ) مسئول این واكنش فیزیو |
دسته بندی | روانشناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
سلیه استرس را واكنش غیر اختصاصی بدن به هر گونه خواسته و نیازی میدانست كه به وسیلة شرایط لذت بخش یا ناخوشایند ایجاد شده است.
سلیه معتقد بود كه طبق تعریف مذكور، ضرورتی ندارد كه استرس همیشه ناخوشایند باشد، او استرس ناخوشایند را استرس ( رنج و عذاب Distress ) نامید. پذیرش هر دو نوع استرس مستلزم تطابق است. ( سادوك و سادوك، به نقل از حسن رفیعی و همكاران، 1382؛ سادوك و سادوك، 2003).
استرس بنا به تعریف فوق، شامل هر چیز میشود ( اعم از واقعی، نمادین یا تصوری) كه بقای فرد را با خطر و تهدید مواجه میكند. واكنش بدن به استرس به معنای یاد شده ـ شامل به راه انداختن مجموعهای از پاسخها است كه تلاش میكنند تا اثر عامل استرسزا را كاهش داده و تعادل بدن را به حالت اولیه باز گردانند.
دربارة پاسخ فیزیولوژیك به استرس حاد اطلاعات زیادی به دست آمده است. ولی آنچه كه دربارة پاسخ به استرس مزمن میدانیم بسیار كم است.
بسیاری از عوامل استرسزا در طول یك مدت زمان طولانی رخ میدهند و یا عواقب دیر پا و دراز مدتی دارند ( سادوك و سادوك، به نقل از حسن رفیعی و همكاران،1382؛ و سادوك و سادوك، 2003 ).
تأثیر عوامل استرسزا بستگی به ظرفیت جسمی هر فرد، برداشتها و واكنش پذیری وی دارد ( كارلسون، به نقل ازمهرداد پژهان، 1380 ).
واكنشهای فیزیولوژیك به استرس
واكنشهای فیزیولوژیك به استرس طبق نظر سلیه دارای سه مرحله هستند:
- مرحلة اعلام خطر ( Alarm reaction ) و هشیاری بدن كه خود شامل دو مرحله است:
الف) مرحله شوك ( Shock ): كه شامل مجموعه علایمی است كه از تغییرات تعادل بدن به علت بیكفایتی گردش خون در اثر كولامپوس عروق محیطی ناشی میشود و همیشه با سه علامت اصلی نقصان ( Hypo ) توأم است. نقصان در فشار خون شریانی ( Hypotension )، نقصان درجه حرارت بدن ( Hypothermic ) و نقصان حس
) Hypoesthesis).
ب) مرحلة ضد شوك: كه مرحلة فعال یا ترمیم هومئوستازی است.
(در مقابل مرحله قبل كه مرحلة غیر فعال یا مرحلة اعتدال هومئوستازی بود )
- مرحلة مقاومت یا سازش و تسلط ( Stage of Resistance ).
- مرحلة خستگی و از بین رفتن تعادل و فروپاشی ( Stage of exhaustion ).
(میلانی فر، 1382؛ و سادو ك و سادوك، 2003 ).
اثر عوامل روانی به خصوص استرس بر سیستم ایمنی باعث شده است تا مبحث تازهای به نام ایمنی شناسی عصبی ـ روانی ( Psychoneuroimmunology ) به وجود آید كه نشاندهندة ارتباط بیولوژیك بین سیستم عصبی و سیستم ایمنی است ( گلاسر و همكاران، 1987؛ و فاین بام و همكاران، 1979؛ از منت ولستر، 2001؛ و هامل و همكاران، 2001 ).
واكنشهای روانی یا سایكولوژیك به استرس
كایلان برای واكنشهای روانی 4 مرحله شرح میدهد. ( میلانی فر، 1382؛ و سادوك و سادوك، 2003؛ سادوك و سادوك، به نقل از رفیعی،1382).
1- پیدایش هیجان كه باعث تحریك سیستم خودكار برای حل مشكلات میشود
( مرحلة هشیاری ).
2- هیجان شدت مییابد و یك حالت بیقراری، اضطراب، بلاتكلیفی و … با بیتفاوتی نسبی یا كامل بوجود میآید ( دو مرحلة فوق با مرحلة واكنش فیزیولوژیك مطابقت دارد).
3-هیجان به طور واضح در سیستمهای مختلف بدن بروز میكند كه باعث مبارزه و تحمل فرد میشود ( مرحلة مقاومت).