خود شناسی (انسان شناسی)
نفس (بر وزن فلس) در اصل به معنی ذات است طبرسی ذیل “و ما یخدعون الا انفسهم” بقره 9 فرموده نفس سه معنی دارد یكی بمعنی روح ، دیگری به معنی تاكید مثل “جائنی زید نفسه” سوم بمعنی ذات و اصل همان است نفس در قرآن مجید نیز به چند معنی به كار رفته است روح مثل “الله یتوفی النفس الا نفس حین موتها” خدا ارواج را در حین موت از ابدان میگیرد و روحی را |
دسته بندی | روانشناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 56 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 75 |
فهرست
عنوان صفحه
چكیده ....................................
مقدمه ....................................
واژه شناسی ...............................
خودشناسی و اصطلاحات آن ....................
تفسیر از خود بیگانگی و انواع آن ..........
آشنا ساختن انسان با خویشتن ...............
اهمیت خودشناسی در قرآن كریم ..............
انسان و شناخت های كاذب و فریبنده .........
انسان و خداشناسی .........................
ارزش و مقام انسان ........................
ویژگیهای انسان كامل در قرآن ..............
خداشناسی در كلام حضرت علی (ع)..............
نگاهی به سیمای انسان كامل و ویژگیهای او از دیدگاه نهج البلاغه
انسان و دشمن شناسی .......................
دشمن داخلی ...............................
ناكثین و شیوه حضرت علی (ع) در برخورد با آنان
سیمای ناكثین .............................
نتیجه گیری ...............................
پی نوشتها ................................
فهرست منابع ..............................
واژه شناسی
واژه الله
الله : ] ال لا[ (اخ) خدای سزای پرستش (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه تهذیب عادل) . علم است برای ذات واجب الوجود. (متن الفه) نام خداوندی تبارك و تعالی ، اصل این كلمه الاه (= اله) بود. علم است كه به معبود حق دلالت دارد. چنانچه جامع معانی همه اسماء الحسنی میباشد ، نامی ازنامهای خدا . لفظ جلاله. 1
باید دانست كه در این كلمه صفت بخصوص از صفات حق تعالی منظور نیست و آن فقط علم ذات باری تعالی است ، ولی التزاما بجمیع صفات خدا دلالت میكند و شاید از این جهت گفتهاند : الله نام ذات واجب الوجودی كه جامع تمام صفات كمال است و این لفظ مبارك مجموعا دو هزار و هفتصد و دو بار در قرآن مجید آمده است و پنج بار “اللهم ” و بقیه “الله” (المعجم المفرس) وجود حق تعالی و توحید قرآن تعریف نكرده است و نشان نداده است. 2
واژه عدّو
عدو : دشمن كه در قلب به انسان عداوت دارد و در ظاهر مطابق آن رفتار میكند “ان الكافرین كانوا لكم عدوا مبینا” نساء : 101 .
ان الشیطان للانسان عدو مبین) یوسف : 5
به قول راغب دشمن 2 جور است یكی آنكه بشخص عداوت دارد و بقصد دشمنی است مثل : “فان كان من قوم عدو لكم” نساء : 92
دیگری آن كه به قصد عداوت نیست بلكه وی حالتی دارد كه شخص از آن متاذی میشود چنانكه از كار دشمن ، مثل “فانهم عدو لی الا رب العالمین”
بعضی موارد از عداوت دشمنی ظاهر و از بعضا عداوت و كینه قلبی است گرچه عداوت بمعنی تجاوز قلبی است در اقرب موارد گفته : عداوت به معنی خصومت و دوری است بقولی آن اخص از بغضاء است كه هر عدو مبغض است و گاهی آنكه دشمن نیست مبغض است.3
در آیه “و لا تعاونوا علی الاثم والعدوان” مائده 20 : عدوان چنانچه از راغب نقل شده است و در المنار ذیل آیه فوق گفته عدم رعایت عدالت در رفتار و معامله با دیگران لذا بهتر است آن را ظلم معنی كرد یعنی در گناه ظلم همدیگر را یاری نكنید.
خودشناسی و اصطلاحات آن
اصطلاحاتی كه برای شناخت خود باید مورد توجه قرار گیرد عبارتند از:
1-حیات : عالی ترین محصولی كه كارگاه طبیعت تولید میكند ، این پدیده با قطع نظر از ماهیت شگفت انگیزی كه دارد ، دارای مختصات عمومی و روشنی است كه آن را از سایر اجزاء عالم طبیعت مشخص مینماید. مانند احساس ، لذت و الم ، آماده نمودن محیط برای زیست تولید نسل ، مقاومت در مقابل عوامل مزاحم و .. همه جانداران در این پدیده مشترك میباشند.
2-جان : مانند خمیر مایه حیات برای جانداران است ، یا حیات در چهره احساس ملایم و ناملایم جان نامیده میشود.