فعل مركب در فارسی گفتاری معیار
مقوله فعل مركب از جالب ترین، ظریفترین و در عین حال پیچیده ترین بخش های پژوهش های نحوی است كه توجه بسیاری از دستور نویسان و زبان شناسان را معطوف به خود نموده است در این مختصر نگارنده بر آن است كه ضمن بررسی جدیدترین تحلیل ها از فعل مركب فارسی، بسامد وقوع فعل مركب در زبان فارسی گفتاری معیاررا تعیین نماید، براساس نظریه تتا به بررسی ساخت موضوعی فعل مرك |
دسته بندی | زبان و ادبیات فارسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
واژگان كلیدی :
زبان معیار، ساخت موضوعی، فعل مركب، نظریه تتا، موضوع X
1- مقدمه
دستور نویسان و زبان شناسان ایرانی وغیر ایرانی توجه ویژهای به مقولة فعل مركب در زبان فارسی داشته اند و هر یك ضمن از اینكه آن را توصیف و طبقه بندی نموده اند، معیاری نیز برای متمایز ساختن آن از فعل ساده ارائه داده اند. از تحلیل های فعل مركب فارسی در حیطة دستور سنتی می توان به تحلیل خیامپور (1352/62) ، عماد افشار (1372/8-126) ، نوبهار ( 1372، 162-159) خانلری (1373، 8-176) و لمبتون (1984، 93-84 ) اشاره كرد.
در سال های اخیر در پی پیشرفت هایی كه در علم زبان شناسی در سطح جهانی صورت گرفته است و همسو با دستاوردهای نوین زبان شناختی در حیطة نحو و ساختواژه، تحلیل های ارزنده ای نیز از فعل مركب فارسی ارائه شده است. از جمله این تحلیل ها می توان از تحلیل محمود كریمی (1992)، كریمی (1996) ، دبیر مقدم ( 1376) و زاهدی (1380) نام برد كه هر یك با گرایشی متفاوت از دیگری به توصیف فعل مركب فارسی پرداخته اند.
این پژوهش بر آن است با بررسی و كنكاش در تحلیل های فوق به تعریفی جامع، شفاف و منسجم از فعل مركب دست یابد و سپس با این فرض كه فعل مركب در فارسی گفتاری معیار بسیار بیشتر از فعل ساده بكار می رود به بررسی پیكرة جمع آوری شده بپردازد. همچنین داده های پیكره حسب نظریة تتا در چارچوب نظریه حاكمیت و مرجع گزینی و همسو با محمد ابراهیمی ( 1382 ب) طبقه بندی و بسامد هر یك در فارسی گفتاری معیار محاسبه می گردد. در پایان یافته های پژوهش را ذكر نماید و پیامدهای نظری و كاربردی آنها را برشمارد.
3- تحلیل های فعل مركب فارسی در حیطة دستور سنتی
زبان شناسان بسیاری در حیطة دستور سنتی به بررسی فعل مركب فارسی پرداخته اند كه در این قسمت به بررسی چند نمونه از این آثار بسنده می گردد:
- خانلری در كتاب دستور زبان فارسی ( 1373/8-176) فعل های فارسی را از نظر ساختمان به سه گونه ساده ، پیشوندی و مركب تقسیم می كند و فعل مركب را فعلی می داند كه از تركیب یك اسم یا صفت با یك فعل پدید آمده است. وی (1365، ج2، 8-127) می نویسد «اطلاق فعل مركب به این گونه كلمات از آن جهت است كه از مجموع آنها معنی واحدی دریافت می شود. « به باور خانلری در صورتی كه هر یك از اجزاء معنی مستقل و اصلی خود را حفظ كرده باشند دیگر نمی توان آن را فعل مركب دانست. لیكن حسب داده های زبان فارسی علاوه بر اسم یا صفت، مقوله های دیگر نحوی نیز می توانند به عنوان عنصر غیرفعلی در ساخت فعل مركب شركت كنند و دیگر اینكه حتی با در نظر گرفتن معیار معنا شناختی فوق برای تشخیص فعل مركب میتوان فعل پیشوندی را نیز زیر عنوان فعل مركب لحاظ كرد.