بررسی و تحلیل آثار و استقرارهای اشكافی حوزهای جغرافیایی ابهرود
اوضاع و احوال سرزمین ایران در محدوده زمانی حدود پنج قرنی پس از فروپاشی سلوكیان تا برآمدن ساسانیان آنچانكه باید و شاید دانسته شده است در این دوره طغیان و خیزش ناگهانی قوم ایرانی پرثوه بر علیه سلوكیان زمینه ساز پدید آمدن حكومتی شد كه به تدریج از یك قدرت محلی به حكومتی جهانی تبدیل شد حكومتی كه در دوران اوج و عظمتش به راستی شایسته لقب «امپراتوری» است |
دسته بندی | جغرافیا |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 23212 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 200 |
تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی سرزمین ایران در دوره اشكانی عمداً یا سهواً مورد غفلت واقع شده طوریكه منابع تاریخی ایران اشارات اندكی به این دوره دارند و حتی در شاهنامه فردوسی نیز كه به نوعی بیانگر بخش قابل توجهی از تاریخ اساطیری ایران و ایرانیان است تعداد ابیاتی كه به تاریخ اشكانی اشاره دارد بسیار ناچیز است و خود حكیم طوس در این خصوص می گوید:
از ایشان به جز نام نشنیدهام نه در نامهی خسروان دیدهام
بیشترین اطلاعات تاریخی پیرامون اشكانیان برگرفته ازمنابع تاریخی رومیان است كه ضمن ثبت و ضبط وقایع و رویدادهای امپراتوری روم آنجاهایی كه این رخدادها به نوعی به ایران و ایرانیان مرتبط بوده اشاراتی نیز به تاریخ ایران شده بسیاری از اندیشمندان سكوت منابع ایرانی در خصوص تاریخ اشكانی را ناشی از بیتوجهی عمدی ساسانیان به تاریخ و فرهنگ اشكانی و حتی به رغم برخی تلاش آنها در نابودی آثار اشكانی میدانند. به این دلیل كه گویا ساسانیان اشكانیان را بیگانگانی میپنداشتند كه غاصب حكومت ایران و تاج و تخت شاهنشاهی هخامنشی هستند.
به هر حال صرفنظر از این مباحث كه پرداختن به آنها در این مجال نمیگنجد پژوهشهای باستانشناسی این امكان را فراهم میآورد تا فارغ از صحت و سقم مدراك تاریخی با استناد به بقایای ملموس مادی بتوان تصویری واقعی از تحولات و تطورات فرهنگی دوره اشكانی به دست داد.
تا چند دهه پیش كمبود و پراكندگی یافتههای باستانشناسی دوره اشكانی (به ویژه در سرزمین اصلی ایران) باعث شده بود كه اطلاعات باستانشناختی از فرهنگ اشكانیان بسیار كم و مبهم باشد . خوشبختانه در چند دهه اخیر در نتیجه تلاش باستانشناسان باعث شده تا تعداد قابل توجهی محوطههای باستانی مربوط به دوره اشكانیان در یك گستره وسیع جغرافیایی از آن آسیای مركزی تا سوریه شناسایی و مطالعه شوند و از این رهگذر امكان آن فراهم آید تا با استناد به جدیدترین یافتههای علمی بتوان تصویری صحیح تر از فرهنگ و تمدن ایران در دوره اشكانی به دست داد. در این بین آنچه بسیار ضروری می نماید داشتن تصویری كلی از پراكندگی سكونتگاهها و الگوهای استقراری دوره اشكانی در گستره فلات ایران است تا از این طریق بتوان ضمن شناخت و درك صحیحتر وضعیت كلی مناطق و نواحی و مراكز مهم ایران در دوره اشكانی به انتخاب گزینش و معرفی نقاط و اماكنی پرداخت كه باستانشناسان بتوانند با شیوههای خاص مطالعاتی خویش (گمانه زنی، لایه نگاری ، كاوش) از آن مكان ها اطلاعاتی فراهم آورند كه به توسعه و تكمیل دانستههای ما در مورد اشكانیان بینجامد.
در همین راستا در دهههای اخیر باستانشناسان ایرانی و خارجی فعالیتهای قابل توجهی انجام دادهاند اما در بسیاری از مناطق ایران از جمله منطقه مورد نظر این پژوهش ، مطالعات جدی انجام نگرفته است.
دشت میان كوهی ابهر در استان زنجان به عنوان گذرگاه و معبر طبیعی بین فلات مركزی و شمالغرب ایران با ویژگیها و قابلیتهای خاص اقلیمیاش پتانسیل لازم جهت استقرار جوامع انسانی را دارا می باشد. لیكن به دلیل فقدان یا كمبود مطالعات و پژوهشهای دقیق باستانشناختی وضعیت كلی این منطقه در دوران تاریخی به ویژه اشكانی چندان روشن نیست این در حالیست كه در مناطق مجاور آن (آذربایجان،كرمانشاه، همدان) آثار فراوانی از دوره اشكانی شناسایی شده و به همین دلیل میتوان گفت منطقه مورد نظر این پژوهش همچون حلقه مفقودهای است كه مطالعه آن می تواند ما را درك و شناسایی بهتر شمالغرب ایران و عصر اشكانی و نیز كم و كیف ارتباطات احتمالی این منطقه با سایر مناطق ایران در آن دوره یاری دهد.
سئوالات اصلی این پژوهش عبارتند از :
- آیا فرهنگ مادی منطقه جغرافیایی ابهررود در دوره اشكانی به ویژه با تأكید بر گونهشناسی سفال منطقه - ویژگیهای بومی ومحلی دارد یا اینكه، این حوزه جغرافیایی بخشی از گستره فرهنگی مناطق پیرامونی میباشد؟
- آیا الگوی استقراری دوره اشكانی حوزه جغرافیایی ابهررود با سایر مناطق استان تفاوت دارد؟
- آیا در منطقه ابهررود می توان شواهدی از مراكز استقراری مهم دوره اشكانی –شهر، مركز نظامی و نظایر آن- بدست آورد؟
- آیا موقعیت جغرافیایی منطقه ابهررود تأثیر عمدهای در ماهیت استقرارهای اشكانی داشته است؟