مسائل جاری در حسابداری (ساختار سرمایه)
مقدمه تاكنون كسی نتوانسته است یك ساختار مطلوب سرمایه ارائه كند ولی در عین حال برای دستیابی به چنین الگویی،تحقیقات، مطالعات و آزمونهای زیادی انجام شده است كه نتایج آنها قابل توجه است شركتها به منظور بیشینه نمودن ثروت سهامداران خود می بایست بازدهی حقوق صاحبان سهام را به حداكثر برسانند و به این منظور می بایست اقدام به حداقل نمودن هزینه های شركت بن |
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 34 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
مقدمه
تاكنون كسی نتوانسته است یك ساختار مطلوب سرمایه ارائه كند ولی در عین حال برای دستیابی به چنین الگویی،تحقیقات، مطالعات و آزمونهای زیادی انجام شده است كه نتایج آنها قابل توجه است.
شركتها به منظور بیشینه نمودن ثروت سهامداران خود می بایست بازدهی حقوق صاحبان سهام را به حداكثر برسانند و به این منظور می بایست اقدام به حداقل نمودن هزینه های شركت بنمایند. میانگین موزون هزینه سرمایه شركت یكی از هزینه هایی است كه همواره به منظور حداقل نمودن هزینه های شركت توجه مدیران را به خود جلب نموده است بگونه ای كه مدیران مالی با استفاده از اهرم مالی همواره سعی در به حداقل رساندن هزینه های مالی شركت داشته اند، طراحی ساختار سرمایه ای كه بتواند این هزینه را به حداقل برساند یكی از اصلی ترین وظایف هر مدیر مالی كاردان در واحدهای اقتصادی است.
به طور كلی شركتها به منظور تأمین منابع مالی به منظور اجرای پروژه های سودآور دو راهكار پیش رو دارند:
- تأمین مالی از طریق حقوق صاحبان سهام
- تأمین مالی از طریق بكارگیری اهرم مالی و ایجاد بدهی
بكارگیری هر یك از راهكارهای بالا و یا هرگونه تركیبی از آندو بیانگر الگوی ساختار سرمایه شركت ها میباشد. مباحث تئوریك بدنبال یافتن راهكاری به منظور رسیدن به نقطه تعادلی میان بدهی و حقوق صاحبان سهام به عنوان منابع مالی شركت ها میباشد.
بكارگیری هر كدام از این راهكارها دارای محاسن و معایب خاص خود میباشد. راهكار اول همانگونه كه در فصلهای بعد نشان خواهیم داد معمولاً باعث كاهش بازدهی هر سهم میشود و راهكار دوم نیز علی رغم اینكه در ابتدا ارزش شركت را افزایش خواهد داد، ولی با استفاده بیش از حد از آن ریسك مالی شركت افزایش یافته، در اثر افزیاش بازدهی مورد انتظار سهامداران و وام دهندگان، نرخ مؤثر بدهی شركت و در نتیجه هزینه های مالی آن افزایش خواهد یافت.
روند تاریخی
1- شروع قرن بیستم
آرتوردوینگ در نخستین سالهای قرن بیستم در رابطه با ادغام و توسعه شركتها كتابی را منتشر نمود. وی در تحلیل های خود پیرامون بالا بودن نرخ ورشكستگی شركتها، وامهای سنگین را عامل اصلی ورشكستگی شركت ها دانست، در نتیجه در كتاب خود به این نتیجه رسید كه نوع ساختار سرمایه و تصمیماتی كه درباره تأمین مالی گرفته میشود از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. كتابهایی را كه دوینگ پس از آن دوباره مدیریت مالی شركت ها نوشت الگویی را به دست داد كه در حال حاضر به مدیریت مالی سنتی مشهور است.
2- دهه 1920
در این دهه صنایع عمده و بزرگ شروع به رشد و توسعه نمودند. شركتهای بزرگ برای اعمال كنترل اقدام به خرید شركتهای كوچكتر و ادغام آنها نمودند. در این دوره حاشیه سود بالا رفت ولی كاهش میزان موجودیها و پایین آمدن قیمتها در 21-1920 باعث شد مساله ساختارهای مالی اهمیت بیشتری پیدا كند. نوسانات قیمت كالاها و افت شدید نقدینگی در بازار باعث شد كه به مساله نقدینگی توجه زیادی شود.