زندگی عشایری
چارچوب نظری ارتقاء زندگی عشایر نظریات عزیز كیاوند مشكل ما شیوة تولید است نه كوچ یا اسكان، این شیوة تولید عشایری است كه هماهنگی خود را با مقتضیات زمان از دست داده است و جماعتهای عشایری برای تغییر شیوة تولید خود تنها دو راه عقلایی را در پیش دارند الف) تولید بر پایه كشتزارهای دامی عشایر، سنت و سابقه دیرینه ای در دامداری دارند، از طرفی تقریباً ت |
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 39 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 71 |
ب) تولید بر پایة صنعت
در جاهایی كه امكان ایجاد دهواره های عشایری بر پایة دامپروری نوین ممكن نباشد، پاسخ مسئله توسعه و تحول جماعتهای عشایری در صنعت است. مراد از صنعت بر خلاف تصور و روال فكری معمول، صنایع دستی و كوچك و كارهایی مانند گلیم بافی و جاجیم بافی نیست، این نوع صنایع میتوانند در مواردی درآمدهای جنبی و حاشیه ای ایجاد كنند و در طرحهای فقرزدایی به طور موقت به كار گرفته شوند، اما هرگز نمیتوانند محور تحول اقتصاد پویای نوینی باشند. از این نوع فعالیت و مهارتهای سنتی میتوان و باید به جای خود استفاده كرد اما دل و امید نهایی بستن به آنها فرصت و زمان را از دست دادن و به فاصلة عقب ماندگی از جهان متحول و در حال پیشرفت افزودن است. دلیلی نیست كه جوانان عشایری نتوانند در صنایع مدرن و مجتمعهای صنعتی بزرگ به كار گرفته شوند. دلایل و شواهد چنانكه پیش از این اشاره شد بر له این امر است. واحدهای صنعتی و حتی شكلی از پاركهای صنعتی جدید، در جایی كه تحول دامداری سنتی به دامپروری نوین ممكن نباشد، میتواند این نسل معلق را در منطقه نگهداری وجلوی اضمحلال میراث فرهنگی آن را بگیرد و به طور غیرمستقیم از بار مسائل شهری بكاهد.
«استراتژی كه كه از آن سخن گفتیم خط و مسیر حركت آینده را در چارچوب یك استراتژی جامع و همه جانبه، رشد و تحول و توسعه ملی را نشان میدهد. این استراتژی هم كلی، هم دراز مدت و هم اختیاری است. تحول باید با تدریج و با تدبیر همراه باشد.
فضاهای زندگی عشایر كوچنده بسیار متنوع و گوناگون است. این گوناگونی و تنوع باید همیشه به شمار آید. به این واقعیت مهم باید آگاه باشیم كه گاه طرح یا برنامه ای كه برای طایفه ای جواب مطلوب می دهد حتی برای طایفة همجوار ممكن است مناسب نباشد. برنامه ریزی در چنین مواردی و در برخورد سنجیده و عقلایی و دورنگرانه با اینگونه مسائل است كه منطق وزیبایی خود را به نمایش می گذارد.
«اصولا سازمان و ساختار اجتماعی جماعتهای عشایری به سازمان صنعتی بیشتر شباهت دارد تا به سازمان و ساختار روستایی
استراتژی های توسعه پیشنهادی گروه مطالعاتی هامون
این گروه كه مطالعات وسیعی پیرامون توسعةجامعة عشایر انجام داده است، استراتژیهای زیر را برای توسعه پیشنهاد می نماید:
1- توسعه و تحول نظام تولید عشایری جهت بهره بردرای بهینه از منابع و عوامل تولید، افزایش بهره وری و تأمین رفاه اقتصادی و شرایط معیشتی مناسب
2- گسترش فعالیتهای صنعتی در مناطق عشایری به منظور ایجاد فرصتهای جدید شغلی، افزایش درآمد، بهره گیری مطلوب از فرآورده های تولیدی، تقویت بنیادی تولید و تحول تكنولوژیك مناسب.
3- بهسازی و نوسازی مراكز جمعیتی و ایجاد و تجهیز كانونهای جدید برای تمركز جمعیت و فعالیتها
4- عمران و توسعة یكپارچه و هماهنگ مناطق عشایری، به ویژه سرزمینهای ایلی عمده به منظور كاربرد بهینه و همه جانبه از منابع و اراضی ، ایجاد تعادلهای زیست محیطی، استقرار مطلوب جمعیت و تمركز فعالیتها
نظریات ابراهیم حیاتی
الف) اسكان با مشاغل كشاورزی
بخش عمده ای از عشایر ایران در قشلاق یا ییلاق، دارای زمینهای كشاورزی قابل ملاحظهاند، بنابراین با حمایت از این قشر از طریق تأمین آب كشاورزی، واگذاری اراضی، آموزش و ترویج، اعطای وام و ... میتوان آنان را در همان محل خود اسكان داد.