دی الكتریك ها

در صورتیكه معادلة ( 4 ـ 7 ) مقدار cm₃ 378/0 را ارائه می دهد . علت بزرگتر بودن مقدار قطبش پذیری توسط نظریة
كو انتمی امكان پذیر است ، زیرا در این مدل خارجی ترین مناطق چگالی احتمال ابر مربوط است به الكترونی كه به طور ضعیف به هستة ما در مقید است . بنابراین تعداد كم الكترون د راین ناخیه نسبت به آنهایی كه نزدیك به هستة هستند ، مشاركت بیشتری را درقطبش پذیری دارند .

قطبش پذیری مولكولی

با اعمال یك میدان ، قطبش ماده قطبی به دو صورت می تواند تغییر كند :

الف ) اگر میدان باعث جابجایی اتمها X تغییر فاصله بین آنها شود و گشتاور دو قطبی مولكول را تغییر می دهد این عمل را قطبش پذیری اتمی می خوانیم و با  نمایش می دهیم .

ب ) اگر كل مولكول حول محور تقارن خود چرخش كند ، بطوریكه دو قطبی آن با میدان هم امتداد شود این را قطبش جهتی می نامند ، و با  نمایش می دهند .

 قطبش بین لایه ای :

در یك بلور واقعی همیشه در عمل نقصهای زیادی از قبیلی جاهای شبكه ای تهی ، مراكز ناخالصی ، جابجاییها و  …وجود دارد . حاملهای بار آزاد ، كه تحت تأثیر میدان اعمال شده در بلور جابجا می شوند ، ممكن است توسط یك نقص به دام بیفتند و یا روی هم انباشته شوند . و این اثر منجر به ایجاد انباشتگی موضعی بار می شود كه تصویر خودش را بر روی یك الكترود القاء می كند و گشتاور دو قطبی بدست
می دهد . و این قطبش دو بلور بنا می كند كه قطبش بین لایه ای نامیده می شد و آن را با  نشان می دهیم .

دسته بندی دی الكتریكها :

سه نوع قطبش پذیری اتمی و یامولكولی  منجر به یك طبقه بندی كلی در مواد دی الكتریكی می شوند . تمام دی الكتریكها در یكی از سه گروه زیر قرار دارند  :

الف ) مواد غیر قطبی كه تغییرات گذردهی را در محدودة فركانسهای نوری نشان
می دهند . در این مواد اعمال میدان الكریك یفقط باعث جابجایی الاستیكی الكترونها می شود . تمام دی الكتریكهایی كه دارای این نوع اتم آنه چه بصورت جامد ، مایع و یا گاز باشند ، در این دسته یافت می شوند .

ب ) مواد قطبی كه در محدودة فركانهاس فروسرخ و همچنین نوری تغییراتی در گذردهی دارند . موادی كه بتوان در ردة بندی این دسته قرار داد ، احساسی هستند كه گشتاورده قطبی خالص مولكولهای آنها صفر است . حتی اگر دارای دسته های دو قطبی از اتمها باشند ،  ، پارافین ، بنزین  تتراكلرید كربن و تعداد زیادی از روغنها از این دسته اند . در بیشتر اینها قطبش پذیری فروسرخ تنها كسری از قطبش پذیری نوری است و از نظر تجربی رفتار آنها بسیار شبیه به مواد غیر قطبی
می باشد .