اوقات فراغت جوانان در ایران و امكانات موجود
یكی از مسائلی كه پیوسته مورد نظر صاحب نظران علوم تربیتی و دست اندركاران تعلیم و تربیت قرار گرفته مسئله اوقات فراغت است تخصص در گستره حیات بیانگر مطلب است كه در زندگی پر از فراز و نشیب انسان لحظه ها و اوقاتی وجود دارد كه از اهمیت و حساسیت فوق العاده ای برخوردار است اوقاتی كه بستر مطلوبی است برای جریان نیكوی رشد شخصیت و اعتلای وجود و یا زمینه همواری |
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 207 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 116 |
شعار ( وقت طلاست) و (شیطان برای دستهای بیكار كاربد می یابد) همواره در اغلب جوامع مطرح بوده و تفكر و تدبیر درباره اوقات فراغت و توجه به نحوه گذراندن این اوقات در كشورهای صنعتی بیش از دیگر كشورها رواج یافته است. حتی اغلب جامعه شناسان و اقتصاد دانان ( دماز، اندرسون، اوژه) بر این باورند كه تحول جوامع انسانی به سوی تمدن فراغت در حركت است.[1]
اوقات فراغت جوانان به مشابه شمشیری دولبه است اگر از آن به طور اصولی استفاده شود نه تنها راهگشا است بلكه زندگانی با برنامه، منسجم و هدفدار پیش روی انسان قرار میدهد. اگر خدا ناكرده این اوقات گرانبها و سالم و با برنامه های مقبول سپری نشود، زمینه های گرایش به فساد و تباهی و انحطاط جوانان را فراهم می آورد. فساد تباهی تنها مفهومی از ناهنجاری اجتماعی نیست، بلكه مصدتعی از به هدر دادن منابع و انرژی انسانی و مالی و مادی است. جوانی كه در ابتدای جوانی به بیراهه می رود. نه تنها جوانی و انرژی جسمی و روحی خود را به هدر می دهد و خود را به هلاكت ، بدبختی، و فقر و ممكن است می اندازد، بلكه از ابعاد نیز در تخریب منابع اجتماعی نقش دارد، كه یكی از آنها را می توان ایفای نقش مخرب به مثابه الگویی قابل تقلید برای عمده دیگری از جوانان دانست. البته این بعد از كاركرد افراد ناهنجار، بحرانی ترین و مصیبت سازترین نقش او در اجتماع است.[2]
لذا می توان نحوه گذراند اوقات را جزو ریشه های فقر و استمرار آن یا تعالی افراد تلقی كرد. واقعیت امر در فرهنگ ما نیز چنین است، مردم ما با افرادی كه وقت خود را تقسیم كرده اند و مدام به كاری و فعالیتی مشغول هستند را بیشتر قبول دارند تا افرادی را كه لحظاتی از عمر خود را به سستی، كاهلی و بیكاری می گذرانند لذا بین اوقات فراغت و رشد اجتماعی و فردی ارتباط مستقیم وجود دارد و هر چقدر اوقات فراغت آدمی اصولی، منطقی و با برنامه باشد، می توان امیدوار بود كه رشد اجتماعی، خلاقیت و ابتكار فردی او بالاتر خواهد بود و هر چقدر اوقات فراغت آدمی به بطالت بگذرد می توان مشاهده كرد كه ارزش و اعتبار اجتماعی او كاسته می شود.
اوقات فراغت پدیده ای است كه برای هر فردی لازم و ضروری است. اگر انسانها تمام وقت خود را به كار طاقت فرسا اشتغال داشته باشند، باید یقین داشت كه از قدرت تفكر، خلاقیت و نوآوری آنها به تدریج كاسته خواهد شد و به موجوداتی همچون پیچ و مهره تبدیل خواهد شد. ولی اگر در بین كار فراغتی باشد كه انسان بتواند مقایسه ای بین خود و كارش و با نقش كه دارد و ارزش خود واندش وظیفه ای را كه ایفا می كند، بپردازد خود را در مسیری قرار می دهد كه لیاقتش را دارد و زندگی اش هدفدار و با برنامه شود و موقعیت را در آغوش می كشد.