تحلیل فناوری اطلاعات ( IT )
اطلاعات همانند خونی است كه در كالبد سازمان جریان مییابد و به آن حیات میبخشد، اطلاعات میتواند فرایند تصمیمگیری را در مورد ساختار، تكنولوژی و نوآوری تغذیه نماید، و همچنین اطلاعات همانند یك رگ حیاتی است كه سازمان را به عرضه كنندگان مواد اولیه و مشتریان متصل میسازد، توسعه فنآوری اطلاعات مانند كامپیوترها و وسایل ارتباط الكترونیكی ماهیت بسیاری از |
دسته بندی | مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1324 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 126 |
شبكههای كار در خانه و خودكار شدن، امكان محدود كردن بعضی بخشها و كاهش تعداد كاركنان سازمان را فراهم آوردهاند. از این پدیدهها (فنآوری اطلاعات) ممكن است چنین استنباط شود كه سازمانهای بزرگ كوچكتر میشوند و گرایش بسوی انواع انعطافپذیرتر و كوچكتر سازمان نیرومندتر میشود.
فنآوری اطلاعات همچنین میتواند منجر به تغییرات نسبتاً وسیعی در سطح بینالمللی باشد. زیرا این فنآوریهای اطلاعاتی و كامپیوترها میتوانند تاثیر شدیدی بر عملكردهای اقتصادی و اجتماعی و مناسبات جهانی داشته باشند. هم در پیشبینیهای خوشبینانه از نظر ابعاد مثبت تاثیرات فنآوری اطلاعات بر شیوههای زندگی و هم در بدبینیهای موجود نسبت به تاثیرات مخرب آن عناصری از واقعیت نهفته است، به هر تقدیر، بر بازار كار و شیوه زندگی تاثیر خواهد نهاد. در حال حاضر فنآوری اطلاعات مهمترین مسالهای نیست كه یك كشور بخصوص با آن روبرو باشد بلكه تجلی آن بعنوان سریعالتغیرترین عامل اقتصاد بسیاری از كشورها، مسالهساز است. این فنآوری به سرعت در حال بهسازی و ارتقاست و هزینهها با سرعت قابل توجه كاهش مییابند. دامنه كاربرد آن بسیار وسیع است و در غالب صنایع تاثیرات آن بر قیمت تمام شده محصول از نظر سهم هزینههای مربوط به نیروی انسانی از اهمیت بسیار برخوردار است.
همچنین كاربرد این فنآوریهای اطلاعاتی در سازمانها در حكم یكی از منابع و دارائیهای با ارزش سازمانی است و انتخاب و تعیین استراتژی صحیح برای كاربرد آن ضروری است.
البته در مرحله اول این مطلب برای بسیاری از مدیران سازمانها چندان پذیرفتنی نیست و برخورد با اطلاعات در حكم منبعی همپایه همچون نیروی انسانی، مواد اولیه، منابع مالی و … و گاه مهمتر از اینها، امر راحتی نیست. حتی برای بسیاری از مدیران سطح اجرایی نیز، تلقی عنصری غیر ملموس در حكم منبع اصلی امكانات حیاتی، مشكل است. اما اگر درست توجه كنیم میبینیم كه چطور این عناصر غیر ملموس، بر بالا رفتن بهرهوری و سوددهی هر سازمانی و بهینهسازی اتخاذ تصمیمات مدیران راهبردی تاثیر میگذارند. اطلاعات در حیات هر سازمانی میتواند نقش مهمی را بعهده داشته باشد. در واقع اطلاعات وسیلهای است كه امكان استفاده بهتر و مناسبتر از منابع ملموس سازمان را برای مدیریت فراهم میآورد. اطلاعات در سازمان غالباً به شكل موثری اداره نمیشود و با وجود آنكه در بسیاری از سازمانها، اطلاعات با فنآوری پیشرفته همراه شد و نظامهای پیچیده خودكار برای خدمات اطلاعات[1] و همچنین نظامهای خودكار دفتری و اداری[2] در سطح وسیع به كار گرفته میشوند، هنوز در مورد مسئله مدیریت این نظامها و مراكز خدمات اطلاعاتی و چگونگی و میزان كاربرد این فنآوریها و مدیریت منابع اطلاعاتی بحث و بررسی دقیق و مفصلی نشده یا اجرا نگردیده است.
میتوان اولین گام برای كاربرد فنآوریهای اطلاعاتی را آگاهی مدیران از ارزش بالقوة آن دانست. همان طوری كه با فعالتر شدن مدیریت، بكارگیری اصول و علوم آن سادهتر گردید، با ارج نهادن به نقش اطلاعات در سازمان به كاربرد فنآوریهای اطلاعاتی و نیز نقشآفرینی اطلاعات در تصمیمات و استراتژیهای مدیریتی و چگونگی بهرهگیری از آن آگاهتر خواهیم شد.
تكنولوژی (فنآوری) :
تكنولوژی یكی از عوامل موثر و تعیین كننده در ساختار سازمانی است و تغییرات و تحولات تكنولوژیكی باعث پیدایش صنایع و مشاغل جدید و از بین رفتن یا بیاهمیت شدن بعضی از صنایع و مشاغل قبلی میگردد. بنابراین ورود تكنولوژی به سازمان محدودیتها و فرصتهایی را پدید میآورد كه از جمیع جهات بر سازمان تاثیر میگذارد. تكنولوژی تركیب جدیدی از تلاش انسان، ماشینها و تجهیزات و روشهای انجام كار را ایجاد میكند كه نیازمند آمادگی سازمان در جهت پذیرش و انتخاب تركیب صحیح میباشد. در مفهوم واقعی تكنولوژی، اتفاق نظر كامل وجود ندارد. برداشتهای متفاوت از تاثیر تكنولوژی در سازمان شده است همچین سطوح تجزیه و تحلیل تاثیر تكنولوژی در سازمان نیز متفاوت بوده است و عدهای كل سازمان را بعنوان استفاده كنندگان تكنولوژیهای متفاوت و حتی عدهای دیگر فرد را بعنوان یك واحد تاثیرپذیر تكنولوژی مورد بررسی قرار دادهاند.
به همین جهت تعریف واحدی از تكنولوژی ارائه نشده است.
به هر حال، تكنولوژی عبارتی است كه برای هر نوع سازمانی قابل كاربرد است. سازمانها همگی اعم از صنعتی و خدماتی از تكنولوژی استفاده میكنند. همه سازمانها به این منظور بوجود آمدهاند كه تغییری را در «شیء» بوجود آورند و ایجاد این تغییر مستلزم داشتن تكنولوژی است. البته شیء مذكور حتما نباید دارای شكل ظاهری و مادی باشد، بلكه میتواند شامل مواردی مثل اطلاعات، نمادها و حتی افراد نیز باشد. محسوس و ملموس بودن یا نبودن شیء مورد تغییر در سازمان، تاثیری در مفهوم و اهمیت تكنولوژی به طور عام ندارد به عبارت دیگر بعنوان عامل موثر هماهنگی كه در یك پالایشگاه نفت مورد بررسی قرار میگیردبه همان نحو نیز در یك موسسه بیمه مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.(Scott . Bedeian . 1986)
تكنولوژی در جهان پیشرفته امروز، همان گنج پر ارزشی است كه نوع بشر پس از قرنها تلاش برای دانستن و كاربرد دانشها برای زندگی بهتر و آسانتر بدست آورده است و در یك كلام میتوان گفت تكنولوژی دستاورد دانش است. (هوا كیمیان، 1374، ص 20)
علم، صنعت و تكنولوژی میتوانند جامعه و جهان را متحول كنند تا آن حد كه پایهگذار تحولهای تاریخی باشند و جوامع بشری را از دورانی به دوران دیگر، با ویژگیهای كاملا متفاوت انتقال دهند. «ژان ـ ژاك سروان ـ شرایبر» نویسنده كتاب (تكاپوی جهانی)از لحظههای استثنایی و دگردیسی جوامع سخن میگوید كه پیشرفت تكنولوژی زمینهساز آن خواهد بود. شرایبر میگوید «ما در لحظهای استثنایی از دگردیسی جوامع از جمله جامعه خودمان (فرانسه) زندگی میكنیم، لحظهای كه نظیر آن در طول قرنها كمتر پیش میآید. … شرایبر برای اثبات این سخن به پیشگفتار كتاب «تكاپوی آمریكا» استناد میكند.
پنج قرن پیش، رابله و سروانتز، بر پایه اختراع صنعت چاپ، جهش بزرگ نورزایش (رنسانس) را بنا نهادند. و نظم اخلاقی را به لرزه در آوردند. زیر و رو شدن فنون در ساختهای اجتماعی و الگوی ذهنی جامعه قرون وسطی شكاف ایجاد كرد. این ضربه «نوزایش» را بوجود آورد.
شرایبر ابراز امیدواری میكند كه این بار تحول جهان به گونهای باشد كه همه جوامع از دستاوردهای آن برای رفاه و بهرورزی بهره گیرند. او میگوید «البته اراده و حماسه را نباید از ماشینهای كوچكی كه مردمان سواحل اقیانوس آرام یكی پس از دیگری به خدمت ذكاوت انسانها در میآورند، انتظار داشت. اگر قرار است و باید جامعه اطلاعات كه هم اكنون جانشین جامعه صنعتی فرو پاشیده میشود، به اشتغال كامل استعدادهای همه بیانجامد و درهای آینده را بر روی ما و پنج میلیارد انسان دیگر پیش از پایان نفت، بگشاید، یك انقلاب اجتماعی آنهم همین امروز ضروری است…»
با این تفاسیر باز بنظر میرسد كه هنوز نمیتوان تعریف جامعی را از تكنولوژی ارائه داد ما در این پژوهش پس از بررسی تعاریف متعدد از تكنولوژی تعریف هنری مینتزبرگ از تكنولوژی را جامعتر یافتیم مینتز برگ تكنولوژی را عبارت از ابزاری میداند كه برای دگرگون كردن «وارده یاin Put » به «ستاده یا Out Put» در هستة عملیاتی بكار میرود. مجموع تكنولوژیهای مورد استفاده در سازمان، نظام فنی سازمان را تشكیل میدهند كه شامل سه تكنولوژی، انسانی، ماشینی و روشهای انجام كار میباشد. (مینتز برگ، 1371 ص 17)
همانطور كه در صفحات پیشین اشاره كردیم تكنولوژی یكی از عوامل تاثیرگذار بر ساختار سازمانی است. و از نخستین سالهای انقلاب صنعتی آنچه نقطه همگرایی صاحب نظران قرار گرفت، فنآوری و پیشرفتهای آن بود كه ضمیمه استمرار انقلاب را فراهم آورد.