رقابت در بازار كار
منابع و تواناییهایی كه میتواند منجر به مزیت رقابتی شود، در هر كار و فعالیتی متفاوت است و حتی میتواند در حول زمان متغیر باشد بطور كلی منابع و تواناییهای داخلی سازمان به چهار دسته كلی تقسیم میشوند كه عباتند از منابع مالی، فیزیكی، انسانی و سازمانی، در اصل توانائیها و منابع جزء عوامل قوت سازمانی شمرده میشوند كه میتواند به مزیت رقابتی تبدیل |
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 106 |
برای مثال شركت سونی توانسته است كه توانایی طراحی، ساخت وفروش وسایل الكترونیكی خود را توسعه دهد. این توانایی برای سهامداران خارجی مثل فروشندگان با ارزش است.
2- منابع و تواناییها منحصربه فرد باشند.
اگر یك سازمان، تنها سازمانی باشد كه از یك توانایی برخوردار است در این صورت آن توانایی منبع مزیت رقابتی برای آن سازمان میباشد، ولی اگر سازمانهای متعددی یك منبع و یا توانایی مشخص را دارا باشند، در این صورت آن سازمانها، مشابهت در رقابت دارند و هیچ كدام مزیتی بر دیگری ندارد.
3- منابع و تواناییها به سختی قابل تقلید باشند.
شركتهای رقیب با تقلید از یك منبع و یا توانایی موجب زیان شركت پیشتاز میشوند. اگر در ایجاد سودآوری مزیت شركت ماندگار باشد سود با ارزشتر خواهد بود. پس میتوان گفت كه شركتی میتواند از مزیت رقابتی بلندمدت استفاده كند كه شركتهای رقیب نتوانند از آن تقلید نمایند.
برای مثال مك دونالد، چندین سال است كه رقبایش را بخاطر موقعیت بهتر منابع فیزیكی) و عملكرد با كیفیت بالای سیستم كه محصول مناسب را با قیمت پایین تحویل میدهد. ( یك منبع سازمانی )، از صحنه بیرون كرده است.
یك شركت برای بدست آوردن سود از یك منبع واحد و با ارزش، باید سازماندهی شود. برای مثال، زیراكس یك آزمایشگاه تحقیقاتی به نام پارك ( Park ) را ایجاد كرد كه توانست در اواخر دهه 1960 و 1970 یك نوآوری شگفت انگیز در تكنولوژی پدید آورد كه شامل كامپیوترهای شخصی، موسی، پرینترهای لیزری و نرم افزارهایی از نوع ویندوز بود. البته این شركت سودی از این نوآوری نبرد، چرا كه سازماندهی مناسب برای انجام اینكار را نداشت. برای مثال، ارتباطات ضعیف باعث شد كه بیشتر مدیران شركت زیراكس از كراهایی كه مؤسسه تحقیقاتی پارك انجام میداد با خبر نشوند.
اگر یك منبع و یا توانایی با ارزش، منحصر به فرد و غیرقابل تقلید باشد و همچنین در بیشتر از یك عرصهكاری، كاربرد داشته باشد، شركت دارای صلاحیت هستهای و یا صلاحیت اختصاصی است. شركتهای مثل وال ـ مارت ودیسنی از جمله شكرتهایی هستند كه از منابع مزیت رقابتشان در چند كار مختلف به بهترین شكل بهرهبرداری میكنند. كمااینكه دیسنی، صلاحیت اختصاصی در خلاقیت، نوآوری و تصویر كردن شخصیتهای كارتونی باارزش و منحصر به فرد در كتابها، فیلمها، گردشگاهها و تلویزیون دارد. بیشتر منابع و تواناییهایی كه شرح داده شدهاند، ملموس هستند، آنها میتوانند دیده شوند، لمس گردند و یا اندازهگیری شوند. در بسیاری از شركتها كلید مزیت رقابتی، تركیب منابع و توسعه تواناییهایی است كه به سختی قابل تقلید هستند برای مثال یك اختراع ثبت شده و انحصاری كه محسوس میباشد ممكن است برای مدتی سود یك سازمان را فراهم كند، اما توانایی توسعه و معرفی سریع و دقیق محصولات جدید، نیاز به تلاشهای منابع دیگر است مثل بازاریاب ( تعیین نیاز و مشخص كردن آن )، مهندسین طراح و پیشگام ( خلق كالا و مشخص كردن مواد )، اجرا و بهرهبرداری ( ترتیب دادن مواد خام و تولید محصول ) و خیلی چیزهای دیگر، راه را برای تفلید كردن و اضهار عقیده نمودن رقبا مشكل میسازد. دیگر مثالهای منابع و تواناییهای ملموس، ایجاد رابطه حسنه با افراد ذینفع خارجی، اعتبارات سازمانی مناسب و شخصیت حقوقی خوش نام است. دیسنی سود فراوانی از نام خودش میبرد كه این نشان دهنده صلاحیت هستهای آن است. مایكل آیزنرمدیر اجرایی آن میگوید: « ما اساساً یك شركت اداری هستیم، نام دیسنی در همة جهان شناخته شده است، ما این نام را نگهداری، اصلاح و بهبود میدهیم و خواهان ترقی و ترفیع آن هستیم و با میل و رغبت برای آن تبلیغ میكنیم. وقت ماباید صرف بیم كردن این نام شود كه هرگز فرونریزد، ما این نام را بدعت گذاردیم، پرورش دادهایم، آزمایش نمودهایم و باآن تجربه كرده ایم، اما هرگز آن را خراب نكردهایم.