مدیریت ژاپنی، مدیریت آمریكائی – مدیریت Z و بحث در مورد امكان اعمال آنها در سیستم مدیریتی جامعه ایرانی
مدیریت ژاپنی – مدیریت آمریكایی – مدیریت Z و بحث در مورد امكان اعمال آنها در سیستم مدیریتی جامعه ایرانی ابتدا در ورود به بحث لازم است به خصوصیات ویژه هر یك از شیوه های مدیریتی فوق اشاره شود مدیریت ژاپنی مدیریت آمریكایی (برنامه ریزی) 1 جهت گیری بلندمدت است 2 انجام تصمیم گیری بصورت گروهی از طریق همراهی جمعی است 3 همكاری جمعی فراوان در آماد |
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
مدیریت ژاپنی |
مدیریت آمریكایی |
(رهبری) 1- رهبر نقش یك راهنمای اجتماعی را داشته و عضوی از اعضای گروه است. 2- رهبری سبك پدرانه دارد. 3- رهبری براساس ارزشهای همگانی بوده همكاری را آسان می كند. 4- تأكید بر همنوایی در سیستم وجود دارد و از برخورد و رویاروی پرهیز می شود و روند امور گاهی با ابهام و چشم پوشی انجام می پذیرد. 5- ارتباط از پایین به بالا و برعكس صورت می گیرد. |
1- رهبر تصمیم گیرنده نهایی بوده و بعنوان رئیس گروه خود عمل می كند. 2- رهبری سبك كارفرمایانه دارد. 3- رهبری براساس تصمیمات فردی بوده گاهی روند همكاری را ناممكن می كند. 4- تأكید بر اجرای روش امور بوده برخورد مستقیم و رویاروی فراوان است.
5- ارتباط اصولاً از بالا به پایین اعمال |
مدیریت ژاپنی |
مدیریت آمریكایی |
(نظارت) 1- نظارت از سوی همردیفان و همكاران در سطح گروه صورت می گیرد. 2- نظارت بر كاركرد گروه اعمال می شود. 3- احترام و آبروی فرد در هنگام لغزش و خطا حفظ می شود (حمایت از طرف گروه) 4- گروههای نظارت بر كیفیت نقش مشهودی در سازمان دارند. |
1- نظارت از طریق سلسله مراتب و از بالا به پایین اعمال می شود. 2- نظارت بر كاركرد فرد اعمال می شود.و 3- خطا كار مورد توبیخ و سرزنش قرار می گیرد ( عدم حمایت از طرف گروه) 4- گروههای نظارت بر كیفیت نقش كمرنگی در سازمان دارند. |
همانگونه كه در مقایسة فوق مشهود است خصوصیات مدیریتی هر جامعه براساس خصوصیات فرهنگی آن جامعه شكل گرفته است.
در جامعة ژاپنی ما با یك فرهنگ گل گرا با غلبة روحیة پدرسالارانه و با خصوصیت كیفیت گرایی – پرهیز از قدرت طلبی –روحیة سازشكارانه – پرهیز از ناامنی – فرهنگ ارزشگذاری به كار ولی نه چندان كارآفرین و با غلبة تفكر ماتریالیستی روبرو هستیم.
در حالیكه در جامعة آمریكایی غلبه فرهنگی بیشتر به سمت روحیة دموكراسی – فرد گرایی – عمل گرایی – نتیجه گرایی – ریسك پذیری – رقابت و قدرت طلبی – كارآفرینی – هدف گرایی – روحیه مردانه – ماجراجویی – و تفكرات ماتریالیستی است.
بدون شك كارایی هر یك از سیستمهای مدیریتی ژاپنی و آمریكایی براساس تطابق با فرهنگ آن جامعه و توانایی و كارامدی سیستم در حل مشكلات ناشی از تغییرات سریع جهانی و تحولات اقتصادی ارزیابی می شود.
اما میتوان محاسن و معایب هر یك از سیستمهای مدیریتی فوق را چنین برشمرد.