آفرینش آدم و حوا و روایتی از هابیل و قابیل
خداوند انسان را نیز مانند موجودات دیگر بصورت جفت آفرید تا برای هم موجب آرامش باشند آدم تنهای تنها در بهشت بسر می برد و از نوع خود هیچكس را هم صحبتی نداشت تا با وی مانوس باشد، روحش سكون و آرامش نداشت، خداوند همدم و مونسی به نام حوا در كنارش آفرید روزی آدم بدنبال یك خواب طولانی همینكه سر از خواب برداشت چشمش به زنی افتاد كه بالای سرش نشسته است، پرسید |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 19 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
لذا خداوند به حضرت آدم امر كرد كه هابیل و قابیل باید هدایایی را بیاورند و هدیه ای كه قبول واقع شود صاحب آن هدیه «شوهر» خواهرش خواهد بود. هابیل دامداری می نمود و قابیل كشاورزی، هابیل یكی از بهترین بره های خود را جدا كرده و قابیل چند خوشه خشكیده گندم را انتخاب و روز امتحان هر دو بالای یك بلندی میروند، بادی وزیدن گرفته و بره را از دست هابیل می برد یعنی هدیه هابیل مورد قبول واقع شده و دختر برای اوست. قابیل از فرط عصبانیت با سنگی بر سر برادر خود زده و او را می كشد چون كمی از او بزرگتر بود قدرت بیشتری داشت، حالا او نمی دانست با جنازة برادر چه باید بكند. خداوند دو كلاغ را در حال نزاع فرستاد، یكی از آنها دیگری را كشت و زیر خاك دفن كرد، قابیل نیز همین كار را با جنازة برادرش كرد و او را دفن كرد، پنهانی به نزد خانواده رفته دست خواهرش را می گیرد و از آنجا فرار می كند و در جای دیگری از زمین صاحب كودكان و نسلی دیگر از انسانها می شوند.
كتاب آدم و حوا اثر بی آزار شیرازی
زن در جاهلیت عربستان:
یكی از وحشتناكترین رسوم و عادتهای شوم دوران جاهلیت دختركشی بود، آن هم در زشتترین صورت یعنی زنده بگور كردن یا گردن زدن و یا از بالای بلندی به پائین پرت كردن فرزندان دختر. آنان دختران را در ردیف حیوانات قرار می دادند، بی عفتی و بی ناموسی در حدی بود كه به طور آزاد و رسمی بینشان نكاح چند تایی صورت می گرفت، یعنی مردان با قدرت مالی خود هر چند زن كه
می خواستند اختیار می كردند و زنان نیز در اختیار هر فردی قرار می گرفتند، زنانی هم بودند كه بر سر در خانه های خود پرچمی یا علامت و نشانه ای به این عنوان نصب می كردند، و اگر فرزندی می آوردند مدعیان را همراه قیافه شناسان جمع می كردند، قیافه شناسان كودك را شبیه هر كدام از مردان
می دانستند او را به عنوان پدر كودك معرفی می كردند. در چنین شرایطی پیامبر پا به عرصه وجود گذاشت و با خواست خداوند توسط عبدالله نوری پاك به رحم آمنه منتقل شد تا پیامبر به دنیا آمد.