فلسفه حجاب
بدون شك در عصر ما كه بعضی نام آن را عصر برهنگی و آزادی جنسی گذارده اند و افراد غربزده، بی بند وباری زنان را جزئی از آزادی او می دانند، سخن از حجاب گفتن برای این دسته ناخوشایند و گاه افسانه ای است متعلق به زمانهای گذشته ولی مفاسد بی حساب و مشكلات و گرفتاریهای روز افزون كه از این آزادی های بی قید و شرط به وجود آمده، سبب شده كه تدریجاً گوش شنوایی برا |
دسته بندی | فقه و حقوق اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
اسلام می گوید كامیابیهای جنسی، اعم از آمیزش و لذت گیرهای سمعی و بصری و لمسی مخصوص به همسران است و غیر از آن گناه و مایة آلودگی و ناپاكی جامعه می باشد كه جمله «ذلِكَ اَزوكیلَهمْ» در آیه 30 سوره نور اشاره به آن است[1]. فلسفه حجاب امر مكتوم و پنهانی نیست زیرا:
1- برهنگی زنان كه طبعاً پیامدهایی همچون آرایش و عشوه گری و امثال آن را به همراه دارد؛ مردان خصوصاً جوانان را در یك حال تحریك دائم قرار میدهد؛ تحریكی كه سبب كوبیدن اعصاب آنها وایجاد هیجان های بیمار گونة عصبی و گاه سرچشمة امراض روانی می گردد. مخصوصاً توجه به این نكته كه غریزة جنسی نیرومندترین و ریشه دارترین غریزة آدمی است و در طول تاریخ سرچشمة حوادث مرگبار و جنایات هولناكی شده تا آنجا كه گفته اند: «هیچ حادثة مهمی را پیدا نمی كنید مگر اینكه پای زنی در آن در میان است.» آیا دامن زدن مستمر از طریق برهنگی به این غریزه و شعله ور ساختن آن بازی با آتش نیست؟ آیا این كار عاقلانه ای است؟
2- آمارهای قطعی و مستند نشان میدهد كه با افزایش برهنگی در جهان، طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا به طور مداوم بالا رفته است، زیرا در «بازار آزاد برهنگی» كه عملاً زنان به صورت كالای مشتركی «لااقل در مرحله غیر آمیزش جنسی» در آمده اند قداست پیمان زناشویی مفهومی نمی تواند داشته باشد.