مطالعات باستان شناسی
امروزه بخشی از مطالعات باستانشناسی دارای رویكرد بازسازی بسترهای زمین محیطی (Geoenvirnnuntal) سایت های باستانشناختی در ابعاد محلی یا منطقه ای است مطالعه سیستمهای استقراری بر مطالعه مدارك باستانشناختی متصل و گسترده در پهندشت استوار است نه بر سایت های منفرد متفضل، این نوع مطالعه اساس پهندشت بستانشناسی را تشكلی می دهد و از ابتدا به یك رویكرد مطالعاتی |
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
بین آنالیز ژئومورفولوژیكی یك پهندشت و استراتژیهای استقراری و معیشتی جوامع باستانشناختی و تغییرات مداوم ساختار یك پهندشت روابط معناداری وجود دارد. یك نوع از روابط از طریق پهندشت اكولوژی حاصل می شود كه عمده تأكید آن بر ناهمگنی فضایی زمانی و محیطی یك پهندشت در اندازه های مختلف دارد. شناخت بهتر ساختار فضایی مدارك باستانشناختی در گستره یك پهندشت فقط در سایه درك مفهومی پهندشت اكولوژی است كه یك تلقی ساختاری از پهندشت دارد.
جمع آوری مدارك باستانشناختی از مناطق پهندشتی در ارتباط با بافت های استقراری و معیشتی بدلیل ضرایب متغیر مدفون شدگی و همچنین ضرایب متغیر حفظ شدگی آثار در سطح و زیر سطح زمین و تأثیر تبعیض انسانی (bias) در شناخت و جمع آوری مدارك همیشه اشكالاتی را به همراه داشته است. هر چند كه اخیراً پیشرفت تهیه
نقشه های سه بعدی از مدارك مدفون شده تا حدودی این اشكالات را رفع نموده است با این وجود این باستانشناسان كه در روی پهندشت ها كار می كنند با موانع دیگری نیز برخورد دارند كه عبارتند از حجم رسوب گذاری ها در مناطق مختلف، انتخاب تكنیك نمونه برداری صحیح، و انتخاب تكنیك صحیح كاوش در جاهاییكه آثار در اعماق بیشتری قرار دارند:(Johnson and Logan 1990). امروزه برای باستانشناسان و انسانشناسان شكی وجود ندارد كه جستجوی انسان برای غذا و استراتژیهای استقراری آنها در زمین مربوط به بخشی از عملكرد اكولوژیكی یك پهندشت می باشد كه در گسترش انرژی و مواد غذایی در بعد زمان و مكان در همه پهندشت قابل درك است (Butzer 1982). بنابراین شناخت ساختار زمین شناختی و بسترهای محیطی یك پهندشت ما را در درك بهتر انتخاب استراتژیهای گوناگون توسط انسانهای گذشته در اكوسیستم های متغیر یاری می كند. به عنوان مثال زندگی گروههای كوچ رو و
جمع آوری كننده غذا و شكارگران بیشتر از كشاورزان در معرض تغییرات كوتاه مدت محیطی بوده است. در عین حال این كه گروههای غیرمتحرك نیز باید خود را با پهندشت غیرهمگن همساز می كردند. بنابر تعریف پهندشت ها پدیده های چند بعدی هستند و پهندشت اكولوژی با ساختار،