كنواكسیون حقوق زنان و بررسی تضیع حقوق زنان و راهكارهای رفع آن
از آنجا كه هر سیاستی با تكیه بر تعاریف شكل می گیرد برداشتن گامی در جهت قبول تعریفی برای میراث فرهنگی ضروری بنظر میرسد انتخاب كلمات یك تعریف، كار حساس وقابل تأملی است زیرا هر كلمه یا عبارت میتواند عاملی تعیین كننده درشناسایی، ارزیابی وحفاظت از بقایای تاریخی باشد همچنین عوامل مهمی در هر تعریف وجود دارد كه كلمات كلیدی انتخابی برای آن باید توانایی |
دسته بندی | فقه و حقوق اسلامی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 618 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 257 |
1- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیك)
از آنجا كه انتخاب واستفاده از لغات نقش مهمی در بیان مفاهیم پنهانشان دارد،ابتدا معنی زبان شناسانه لغات مربوط به میراث فرهنگی را كه در انگلیسی،فرانسه،عربی وفارسی مورد استفاده قرار می گیرد بررسی مینماییم.
در انگلیسی،اصطلاحاتی چون Heritage، Cultural Heritage، Relics، Remains، Patrimony و Property به كار میآیند. بر طبق فرهنگ لغات Historical Principles (آكسفورد ،1888) Heritage در قرون گذشته به اشكال متفاوتی چون:heritage، eritage،
erytage و غیره بكار می رفته است.كه همگی از ریشه لاتین Hereditagium می باشند به معنی :«.. آنچه به ارث رسیده یا ممكن است برسد،هر مال یا خصوصاً ملك كه براساس حق وراثت واگذار گردد» آنچه در این اصطلاح واضح به نظرمیرسد، آن است كه مال از گذشته به ارث رسیده است.
كلمة Relic كه از Reliquias در لاتین بدست میآید،به معنی :«در موارد استفاده مذهبی، بخصوص در كلیساهای یونان وكاتولیك روم :برخی اشیاء همچون قسمتی ازبدن یا لباس،یك قطعه موردمصرف شخصی یا نظایر آن كه به عنوان یادبود از یك قدیس، شهید یا فرد روحانی دیگری باقی مانده و به دقت از آن نگهداری كرده و محترم ومقدس داشته میشود»، ونیز «چیزی نفیس یا قیمتی» و «هر چه كه به عنوان یادگاری یا یادبود از یك شخص، یك چیز، یك مكان نگه داشته شود؛یك یادمان.»
remains یعنی:«آنان كه از میان تعدادی از اشخاص باز مانده،نجات یافته یا باقی مانده اند؛باقیمانده یا الباقی» و «یك اثر مادی (عتیقه یا غیرآن )، یك بنا یا ساختمان قدیمی یا ساختهای دیگر؛ وشیئی كه از زمانهای گذشته به دست آمده است.»
Patrimony یعنی :دارایی یا یك ملك كه از پدر یا جد شخصی به اورسیده؛ میراث، وراثت.
Property یعنی: وضعیتی ازتعلق یا متعلق به بعضی اشخاص بودن و «مالك چیزی بودن، چیزی را تملك كردن،حق(بخصوص حق انحصاری) تصرف، استفاده ،یا در اختیار گرفتن هر چیز (معمولاً شیئی مادی و محسوس) ، دارندگی ،مالكیت.»
در فرانسه كلمات مشابهی با همان ریشة مشترك انگلیسی وجود دارد، به استثناء (Cultorel)Bien كه ترجمه آن به انگلیسی Property یا Goods است.
در عربی كلمه «تراث» به كار میرود كه از كلمه ارث ریشه میگیرد. در زبان فارسی دوكلمه «آثار»و «میراث» وجود دارند كه هر دوریشه عربی دارند. «آثار» جمع «اثر» به معنی محصول فیزیكی و غیرفیزیكی بجای مانده است. در این كلمه انعكاس گذشته چشم گیر نیست، و كلمه بیشترنشان دهندة اهمیت آنچه كه خلق شده میباشد و از اینروست كه در فارسی این كلمه اغلب با صفاتی چون تاریخی یا فرهنگی همراه میشود.
كلمة دیگر،میراث، یعنی آنچه به ارث رسیده است كه بسیار مشابه Heritage در انگلیسی است. اگر چه بدون اضافه نمودن كلمات توضیحی نیز قابل درك میباشد، اما همچون Heritage در انگلیسی، اغلب به همراه كلمه «فرهنگ» به كار میرود.
كلمه Property انگلیسی و Bien فرانسوی یادآور مفهوم گذشته نیستند،در حالی كه سایر كلمات به آنچه كه میراث گذشته است، رجوع داده میشوند. در مدارك یونسكو اغلب این دوكلمه،(Property) و Bein بكار رفته اند. اگر چه می توان چنین فرض كرد كه این امر موجب ارتباط حال و گذشته میگردد و موارد وسیعتری از پدیدههای فرهنگی را تحت پوشش قرار میدهد.
مبحث اول : تعاریف میراث فرهنگی
1- میراث فرهنگی به مفهوم عام:
در دستیابی به یك تعریف برای میراث فرهنگی، لازم است كه معیارهای مشخصی مورد توجه قرار گیرند.
در این ارتباط سه معیار اصلی پیشنهاد میشود، شیئیت، قدمت و پیام انسانی
این معیارها میتوانند ما را به این مضمون نزدیك نمایند كه :
هرپدیدهای ( اعم از منقول و غیرمنقول و آنچه كه میراث مادی و معنوی[1] خوانده میشود) كه قدمتی دارد (طول این قدمت نسبی است) و واجدپیامی انسانی است ( یا چیزی از انسانهای گذشته برای عرضه دارد) شایسته است كه بعنوان «میراث فرهنگی» خطاب گردد.
نتیجتاً نادیده گرفتن هر یك از این سه عامل موجب انحراف جدی در استخدام اصطلاح میراث فرهنگی برای بیان مقصود میشود.در توضیح امر برآنیم تا هر یك از این ملاك ها را برای شناسایی میراث فرهنگی تبیین نماییم.
الف ) شیئیت:
اگر شیئیت میراث فرهنگی مورد تأكید است، نه به این دلیل كه ممكن است میراث فرهنگی بعنوان چیزی ذهنی تصور شود چرا كه بدیهی است، ما چیزی را بعنوان میراث فرهنگی تلقی میكنیم كه بنحوی به منصه ظهور رسیده باشد، بلكه معیاری است جهت بازیابی.
بدین معنا كه این مورد از شاخصهای میراث فرهنگی نیست بلكه یك معیاربرای كمك به شناسایی آن است.
به نظر می رسد كه مواجهه مستقیم با بقایای تاریخی و برخورد با عینیت آن به انسان نوعی شهود اعطا میكند،نوعی دریافت استنتاجی خاص كه از خواندن تاریخ یا توضیح شفاهی حاصل نمیشود.
با قدری تأمل در قرآن كریم در مییابیم كه در كنار روشهای منطقی برای جستجوی حقیقت، قرآن بشررا به سفر ودیدن آثار دعوت مینماید.[2] از سویی مرور تجارب شخصی به ما نشان میدهد كه در مواجهه با اصل یك تابلوی نقاشی یا شنیدن اجرای زنده یك قطعه موسیقی تا چه حد واكنشی متفاوت داشته ایم. بدین معنا كه مشاهده حضور فیزیكی یك اثردر یك موزه یا در محوطه تاریخی موجب افزایش قدرت مواجهه و توجه بیشترمیگردد.
[1] -مفهوم اصطلاح «میراث معنوی» درقسمت آتی مفصلاً توضیح داده خواهد شد.
[2] - آیات 11 سوره انعام،109 سورة یوسف، 101 سوره یونس، 45 سوره حج و 10 سوره محمد(ص).