نگاهی ادبی به سوره یوسف (ع)
بسمالله الرحمن الرحیم «قرآن، نوری است كه خاموشی ندارد؛ چراغی است كه درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است كه ژرفای آن درك نشود، راهی است كه روندة آن گمراه نگردد، شعلهای است كه نور آن تاریك نشود، جدا كننده حق و باطلی است كه درخشش برهانش خاموش نگردد، بنایی است كه ستونهای آن خراب نشود، شفا دهندهای است كه بیماریهای وحشت انگیز را بزداید، قدرتی است |
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 81 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 70 |
كتاب مقدسی كه از آن صحبت میكنیم، مجموعهای از معانی بلند و مضامین عالی انسان سازی و هدایت آدمی به سوی رسیدن به كمال است و گویندة چنین معانی نورانی، آنها را در قالب لفظهای قابل فهم برای بشر درآورده و به او ارزانی داشته است.
برای رسیدن به هر نقطه بلندی، باید از راه مناسب آن عبور نمود. برای فتح هر قله مرتفعی باید دامنه آن كوه را پیمود. برای دستیابی به قلة مفاهیم ارزشمند قرآن نیز راه منطقی و عقلائی آن این است كه از دامنة الفاظ قران حركت نموده و آرام آرام بالا رفت تا به نتیجه مورد نظر رسید. الفاظ و عبارات قرآن به منزله پلكانی است كه بدون در نظر داشن آن، تصور رسیدن به بام رفیع مفاهیم قرآنی، ناممكن مینماید. لذا اولین گام در راه شناخت قرآن، آشنایی با الفاظ قرآن است. و این آشنایی خود مستلزم آشنایی نسبتاً كامل با زبان عربی است. چرا كه قرآن كریم «بلسانٍ عربیٍ مبینِ» آموختن این زبان و درك مقتضیات آن، یكی از ضرورتهای اجتناب ناپذیر است.
اینجانب سعی كردهام با نگاه به قرآن كریم از زوایه ادبیات، تا حدودی اولین گام خود را در راه انس با قرآن بردارم. و چنان كه ذكر شد، استدلالم این است كه چگونه میتوان ادعای «فهم» قرآن را داشت در حالیكه ذهن با فضای ادبیات عرب بیگانه باشد؟!
و این پاسخ به كسانی است كه آموختن قواعد ابتدایی زبان عربی را برای آشنایی با قرآن، امری بیهوده و راهی فرعی تصور میكنند و بدون جدی گرفتن صرف و نحو، اهتمام خویش را صرف آموختن اقوال تفسیری مفسران كردهاند. غافل از اینكه همان مفسرانی كه اینان اكنون نظراتشان را مطالعه كرده و فرا میگیرند، روزگاری با همین قواعد به ظاهر سادة اعلال ، دست و پنجه نرم كردهاند و یا اینكه مدتها از عمر خود را صرف كردهاند تا مثلاً اعراب محلی جملات را بشناسند و خلاصه هر كس در رابطه با علوم مختلف قرآنی، به نوعی صاحب نظر شده است، مطمئناً زمانی در قواعد ادبیات و بلاغت عربی، استخوان خرد كرده است.