نقش خانواده در جامعه
خانواده اولین و مهمترین نهاد درتاریخ فرهنگ و تمدن انسانی است واولین مدرسه ای است كه انسان درآن تعلیم مییابد و با اصول زندگی اجتماعی وروش تفاهیم بادیگران آشنا میشود خانه، فضایی است كه درزیر سقف آن ارزشهای اخلاقی و اجتماعی ازنسلی به نسل دیگر منقل میشود و اسباب رشد عاطفی، اخلاقی، اجتماعی افراد فراهم میگردد درجهان امروز متأسفانه به رغم تعالیم ح |
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
همانطور كه میدانیم شخصیت هرفرد درخانواده شكل میگیرد. روابط عاطفی پدران و مادران با فرزندان خود، اهمیت وئ نقش خانواده دارد. همانطور كه میدانیم شخصیت هرفرد درخانواده شكل میگیرد. روابط عاطفی پدران و مادران با فرزندان خود، اهمیت خانواده و نقش آن را روشن میسازد. ادراك ارزشهای معنوی واخلاقی، رشد اجتماعی، عاطفی، عقلانی و بدنی، درحد وسیع درخانواده صورت میگیرد. بنابراین خانواده را باید نهادی مقدس یا باارزش تقلی كرد. ازسوی دیگر، خانواده نهادی است كه عواطف فرد در آن شكل میگیرد فرد درخانواده نحو بروز عواطف را فرا میگیرد. كنترل كردن عواطف را میآموزد و نیازهای عاطفی خود را تأمین میكند. شاید هیچ نهاد اجتماعی دیگری به اندازه خانواده در تامین نیازهای اساسی روانی به ویژه نیازهای عاطفی، موثر نباشد. به زعم اكثر قریب به اتفاق دانشمندان علوم انسانی آنچه تحت عنوان نابسمانی هاغی رفتار بشری و به بیان صحیح تر اختلات رفتاری از قبیل بزهكاری، اعتیاد به مواد مخدر، سرقت، سرگشتگیهای جنسی، فرار از كانون خانواده و … در جامعه مشاهده میشود ، درحقیقت منشاء و مأوا در تربیتهای غیر اصولی و نابسامیهای خانوادگی دارد. بنابراین از روزی كه توجه علمای انسانشناسی و به خصوص روانشناسان به منشأ علت عمده اختلالات رفتاری بشری جلب گردید، دروان كودكی سالها ی سرنوشتساز برای پرورش شخصیت و به تبع آن محیط خانواده به عنوان اولین و مهمترین پرورشگاه، مورد توجه و بررسی پژوهشگران قرار گرفت.
یكی از ویژگیهای دنیای امروز انفجار علم ودانش درهمه حوزههای و تأثیر ژرف آن در زندگی فردی و اجتماعی است. به تناسب گسترش علوم، حیاتروانی انسانها، پیچیدهگی مییابد. و برای شناخت بهتر انسانها نسبت به یكدیگر در مناسبات اجتماعی كه خانواده بارزترین نمونه آن است، محتاج به علم و دانش بیش از مناسبات اجتماعی كه خانواده بارزترین نمونه آن است، محتاج به علم و دانش بیش از گذشته هستیم و این امر آموزشهای خانواده را برای هرزن و هرمردی ضروری میسازد. آموزشهایی كه ضمن ایجاد شناخت بیشتر اعضای خانواده را قادر میسازد نقشها و وظایف خود را در رابر همسر و فرزندان به بهترین شكل انجام دهند.
رویكرد نظریه پردازان به مساله تاثیر محیط و عوامل محیطی بر پرورش ورشد قوا و استعدادهای انسانی و اهمیت این عوامل دردوران كودكی مساله آموزش والدین را به عنوان یك راه روش كار مطرح ساخت. از طرف دیگر میدانیم كه مدرسه دومین واحد متشكل و درحقیقت به عنوان پلی برای ورود كوكان از محیط محدود بسته و تحت كنترل خانواده به جامعه بزرگ و متنوع انسانی است كه درمسیر تلاش برای آموزش والدین مورد توجه مجریان برنامههای آموزش والدین قرار گرفت. مدارس از این جهت كه خانه دوم فرزندان محسوب میشوند، مكان مناسبی برای بررسی و تنظیم برنامههای متناسب برای آموزشی والدین هستند. بنابراین نخستین كوششها درجهت آموزش والدین درهمین مكانها و با كمك و مساعدت مربیان مدارس و استادان دنشگاهها صورت میگیرد. انجمن اولیاء و مربیان وزارت آموزش و پرورش متكفل برگزاری این گونه كلاسهای آموزش مسائل تربیتی برای والدین دانشآموزان در ایران است. این كلاسها تحت عنوان كلاسهای آموزش خانواده دایر شده است كه در وهله اول گام مثبت و موثری درجهت شكوفایی استعدادهای دانشآموزان این آیندهسازان جامعه است.
طرح مساله و انگیزه تحقیق
پیش از بیان موضوع و اهمیت آن، گفتن اینت نكته لازم است كه آموزش و پرورش باید پیشرفت و ترقی و تعالی هرجامعه و هرممكلت است، زیرا نوآوریهای علمی، فنی و مسائل مربوط به تكنولوژی و دیگر دانشهای بشری وابستگی نام با مجموعه آموزش و پرورش دارد.
اصولا تحولات و دگرگونیهای سریع اجتماعی در پرتو آموزش و پرورش برنامهریزی شده منظم، انعطافپذیر و اساسی امكانپذیر است.
ژان مونه متفكر فرانسوی عقیده دارد: در رقابت اقتصادی بین كشور مادرآینده برد از آن كشوری است كه بتواند مجموعه آموزش و پرورش منظمتر و مفیدتری را ارائه نماید. این سخن نباید موجب این تصور شود كه وظیفه آموزش و پرورش محدود به آموزش كودكان و نوجوانان از طریق اعمال شیوههای آموزشی توین درفراگیری علوم تجربی و طبیعی و آمادهكردن آنان برای مشاركت دریك مسابقه اقتصادی درزندگی اجتماعی آینده است. انسان از نظر فطرت دارای دوقعد مادی و معنوی است. چنانچه در تعلیم و تربیت وی خصوصاً در دوره كودكی و نوجوانی این دوبعد درنظر گرفته نشود و در امر پرورش، قوای جسمسی و روحی او هماهنگی بوجود نیاید در پرورش یكی از این ابعاد نسبت به دیگری غفلت شود، طبیعی است زمینه اختلال در شخصیت و عدم تعادل جسمی و روحی كودك و نوجوان فراهم شده و باید در انظارزندگی ناخوشایند و نامطلوبی در آینده برای او بود. علیرغم نظر برخی از نظریهپردازان كه معتقدند تغیرات و تحولات سریع اجتماعی موجب ظهور و نفوذ موسسات آموزشی و تربیتی درجامعه شده و با جایگزینی و فعالیت آنها كاركردهای خانواده كاهش یافته و میرود كه خانواده نقش تربیتی و آموزشی خود را دررابطه با فرزندان ازدست بدهد.