اوقات فراغت و مدیریت آن
افزایش امكانات مادی ، كاهش زمان كار روزانه ، افزایش تعطیلات هفتگی و سالانه ، پیدایش سالهایی در دوران جوانی كه فرد با فقدان و یا كمی مسئولیت روبروست و در مجموع توجه بشر به زمان فراغت به عنوان بخشی جدی از دوران زندگی ، این پدیده را در جایگاهی قرار داده است |
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 100 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 255 |
كه بی توجهی به آن علاوه بر ایجاد ضایعات و آسیب های اجتماعی ، موجبات نارضایتی جامعه را نیز فراهم خواهد نمود . افزایش اوقات فراغت از 3 سال در جامعه كشاورزی به 12 سال در جامعه صنعتی و حتی 19 سال در جامعه فراصنعتی در طول عمر یك نسل امروزی نسبت به سادگی بتوان از آن چشم پوشید . تأثیر بهره بردادری مطلوب از این بخش از زندگی ، در پرورش انسان و رشد و شكوفایی شخصیت وی و در نهایت تكامل جامعه به حدی است كه برخی تمدن جدید را « تمدن فراغت » نامیده اند . ( ساورخانی ، 1370 ، 764 )
در شهرهای بزرگ تراكم بالای ساختمان ، كمبود و قیمت بالای زمانی ، مانعی بر سر راه ایجاد اماكن ورزشی ، تفریحی و گردشگری برای رفع نیاز ساكنین شهر می باشد . از اینرو توجه به زمینهای حاشیه شهر و حتی مناطق خوش آب و هوای حومه شهرها به عنوان روشی جایگزین ، مورد توجه قرار گرفته است . در ایران خلأ قدرت اداری موجود در این زمینه یكی از موانع اساسی پرداختن به این امر است . بدین معنی كه شهرداریها خود را در چارچوب محدوده قانونی شهر موظف و مكلف به برنامه ریزی می بینند و فراتر از آن را در خارج از حیطه مسئولیتی خویش می دانند . ازدحام جمعیت در ایام تعطیل در پاركها و فضاهای تفریحی داخل شهر و نیز خروج صدها هزار نفر از ساكنین در تعطیلات پایان هفته به حومه های شهر و پناهگیری در دامان طبیعت نمودهایی است از كمبود امكانات تفریحی شهر و نیز خستگی از دغدغه های زندگی شهری كه لزوم توجه به امكانات تفریحی شهری را اشعار می دارند .
شهر تهران به صورتی شگفت آور تمام مراحل تحول و توسعه شهری را در طول كمتر از نیم قرن از سر گذرانیده و اینك به یكی از بیست كلان شهر پر مسأله جهان تبدیل شده است .
محدوه تهران قدیم تا شصت سال پیش فقط چهار درصد از سطح تهران امروزی را دارا بوده است . رشد و توسعه این شهر تا جنگ جهانی دوم بطور آرام و یكنواخت بوده اما توسعه آن بعد از جنگ سرعت بیشتری گرفته و در سال 1354 به حدود 12 برابر افزایش یافته در حالیكه توسعه آن در سراسر دوره قاجاریه فقط چهار برابر بوده است . در روند این تحول سریع و ناموزون ، چشم انداز جغرافیایی و خاستگاه طبیعی تهارن با تغییرات ویرانگر و انواع عدم تعادل روبرو گردیده است . گسترش خزندة شهر به دامنه های كوهستانی البرز و دشتهای سرسبز جنوبی و ادغام صدها روستا و هكتارها باغ و مزرعه در پیكر آن ، تمام حیات شهروندان را به مخاطره افكنده است .
در گذشته آلودگیهای زیست محیطی تهران بسیار محدود بوده بطوریكه از سده هشتم تا سده سیزدهم تهران بقدری مشجر و سر سبز بوده كه آن را به باغ گلزار و چنارستان و همچنین به بهشت پریان توصیف كرده اند .
در سه دهه اخیر به علت گسترش بی رویه تهران بیش از 300 هكتار از اراضی كشاورزی داخل محدوده 5 ساله و 2000 هكتار از اراضی محدوده 25 ساله به مصارف ساختمان های شهری رسیده است .
با توجه به شرایط حساس زیست محیطی و كالبدی تهران از یك سو ، و نیازهای روز افزون اجتماعی و فرهنگی مردم به فضاهای باز شهری از سوی دیگر ، ضرورت بازنگری ، سازماندهی و نظام بخشی به این فضاها ، روز به روز بیشتر احساس می شود . بنابراین لازم است كه در چارچوب برنامه ها و طرح های كلان شهر تهران ، برنامه ریزی برای فضاهای باز و سبز ، به عنوان یك بخش مستقل در برنامه ریزی شهری ، مدنظر قرار گیرد و راهبردهای نوین و مناسب برای آن ارائه گردد .
با توجه به وضعیت اكولوژیكی منطقه ، خشكی اقلیم ، گرد و غبار كویری ، فشردگی بافتهای مسكونی و میزان زیاد آلودگی هوا و صدا ، ضروری است كه برنامه های مربوط به توسعه فضای سبز ، نه فقط به صورت توسعه سطوح سبز پراكنده در داخل شهر ، بلكه به عنوان یك نظام هماهنگ متشكل از انواع فضاهای باز و سبز درون شهری ، حاشیه شهری و برون شهری توسعه و انتظام پیدا كند .
پهنه جغرافیایی تهران با قرار گرفتن میان سلسله جبال البرز و دشت كویر از یك طرف ، دو رودخانه بزرگ كرج و جاجرود از طرف دیگر ، از تنوع محیطی و اقلیمی ویژه ای برخوردار است .
دامنه های سرسبز و دره های پر آب كوهستانهای شمالی تهران از چنان ارزشهای طبیعی، جاذبه های محیطی و چشم اندازهای بدیع برخوردار است كه بایستی به عنوان ذخائر طبیعی و ثروت ملی برای حال آینده مورد حفاظت و احیاء قرار گیرد . دره های شمالی تهران مانند سوهانك ، دارآباد ، دربند ، دركه ، فرحزاد و كن ، از دیر باز به عنوان تنفس گاه شهر و بستر تماس مردم با طبیعت مورد استفاده بوده است . اما متأسفانه در طول چند دهه گذشته دامنه های البرز به نحو شتابناك مورد هجوم ساخت و سازهای بی رویه و تجاوز سوداگرانه قرار گرفته است . خوشبختانه در سالهای اخیر ، همراه با تحول دیدگاهها در برنامه ریزی و مدیریت شهری در تهران و با توجه به رشد آگاهی زیست محیطی مردم ، اندیشه ها و تصمیمات مربوط به ایجاد پیوند میان شهر و طبیعت و ساماندهی دره های شمال تهران قوت گرفته است . طرح « سازماندهی و طراحی شهری محور تفریحی فرحزاد » نیز به همین منظور در دست تهیه قرار گرفته است .
1 ـ 1 ـ اوقات فراغت
اوقات فراعت دلپذیرترین اوقات آدمی است . بخشی از عمر او كه از آن خود اوست . ساعاتی فارغ از كار روزانه و رنج ایام كه مصرف آن چیزی می كند كه خود می خواهد ، خود بر می گزیند و اگر عاملی بیرون از او دخالت نكند ، به رضا و رغبت دل می گذراند . این لحظات برای عالمان دقایق تعمق ، برای هنرمندان زمان پدید آوردن و برای بی فكران و بی هنران ملال آورترین اوقات است . از اینروست كه این اوقات برای عده ای بارور و شوق انگیز و برای عده ای مفسده انگیزترین اوقات است . زمان عظیمی كه یك سوی آن بارو كردن عمر و زندگی و سوی دیگر آن ضایع شدن و هدر رفتن لحظه های شیرین و زود گذر است . اوقات فراغت نزدیكترین پیوند را با زندگی معنوی و فرهنگ دارد . اوقاتی كه به میل و اختیار در راه آموختن ، آفریدن ، ساختن ، پژوهش ، تربیت ، مشاركتهای داوطلبانه اجتماعی ، خدمات رایگان انسانی ، گسترش افقهای فكری و در بسیاری از عرصه های دیگر زندگی صرف می شود ، تبعاً ارتباط آن با حیات معنوی و فرهنگی جامع تنگاتنگ است . ( عمران ، ؟ 1 ، 3 )
تفریح مجموعة اشتغالاتی است كه فرد كاملاً با رضایت خاطر برای استراحت یا كسب انرژی ، توسعة آگاهانه یا فراگیری غیر انتفاعی و مشاركت اجتماعی داوطلبانه ، بعد از رهایی از الزامات شغلی ، خانوادگی و اجتماعی به آن می پردازد ، اوقات فراغت مدت زمانی است كه كار شخصی به عهده انسان نبوده و فرد در آن به فعالیتهای دلخواه خود می پردازد كه این موجب پرورش استعداد ، شكوفایی شخصیت و برآوردن نیازهای جسمی و روحی و اجتماعی می گردد . ( شهابی ، 1366 ، 7 ، 8 )
- فراغت مدت زمانی است كه فرد به استراحت برای رفع خستگی ، به تفریح برای رفع كسالت و دلتنگی و به فعالیتهای انتخابی برای رشد و توسعه ظرفیتهای جسم و روح خود می پردازد . ( اردلان ، ؟ ، 38 )
- فراغت زمان فروخته نشده ای كه متعلق به فرد است ، زمانیكه فرد به میل خود از آن استفاده می كند ؛ فراغت نوعی رهایی از وظایف اجتماعی است .
- فراغت فضای توسعه انسانی است و به انسانی كردن كار منتهی خواهد شد . ( ماركس )